امروزه بیش از هر زمان دیگری طراحی صحنه و کارگردانی فناورانه در خدمت تعامل با تماشاگران قرار گرفته است.
یک طراح با استفاده از شیوه های بینایی رایانهای و اتوماسیون، می تواند هماهنگی کاملی میان حرکت اشیاء فیزیکی و بازیگران با محتوای زمان واقعی را به وجود آورد.
ردیابی بازیگران و اشیایی نظیر قطعات و وسایل صحنه یک روش رایج برای گنجاندن رسانه های دیجیتال تعاملی در تئاتر محسوب می شود.
در همین راستا شیوه های مختلف ردیابی همچون ضبط حرکت در رقص، محبوب تر از تئاتر شده اند.
هنرمندان تئاتر معاصر بیش از پیش، این نوع فناوری ها و تعاملات را در روایات و روش های تولید خود وارد ساخته اند.
محتوای پروجکشن هماهنگ با حرکت صحنه (میز گردانی که بازیگران روی آن ایستادهاند) از طریق استفاده از یک رمزگذار[1].
نمایش یکی از میان همه[2]، اجرا توسط گروه دوره MFA.
کارگردان: کایرا جکسون[3]، وایات کنت[4] و فیل ویور استوز[5].
طراح رسانه دیجیتال: یان شلانسکی، دانشگاه ایالتی آریزونا، 2016، منبع: تیم ترامبل[6].
پیشنهاد دوره
دوره آفلاین پروجکشن و رسانه های دیجیتال در تئاتر
برای تهیه دوره کلیک کنید:
نشان گذاری حرکت بازیگران
رمزگذاری دیجیتال
هنگام ردیابی یک قطعه متحرک از صجنه یا فعال کردن یک قطعه از محتوای ویدیوئی از پیش ضبط شده بازیگرمحور، به راحتی می توان برای شمارش، نشان گذاری و راه اندازی سیستم، بر یک رمزگذار یا مدیر صحنه تکیه کرد.
یک رمزگذار دیجیتال به منظور اندازه گیری و ارائه داده های مکانی قطعات صحنه – در زمان واقعی – مورد استفاده قرار گیرد. رمزگذارها – مانند رمزگذارهای چرخشی یا شفت – دستگاههای الکترومکانیکی بوده که موقعیت دقیق، تعداد چرخش یا سایر حرکات یک جسم را در زمان واقعی سنجیده و آن را به کد دیجیتال تبدیل می کنند.
این کد توسط یک سرور رسانه خوانده شده و به داده های لازم به منظور همگام سازی رسانه های دیجیتال بر صحنه یا دکور متحرک ترجمه می شود.
سیستم های پیشرفته ای نظیر سیستم ردیابی بلک ترکس[7] یا پاندورا باکس[8] دارای گزینه هایی خاص برای استفاده در دوربین های IR و نشانگرهایی هستند که بر بازیگران یا اشیاء قفل شده و موقعیت آن ها در فضای فیزیکی را ردیابی می کنند.
سپس این داده ها تجزیه و تحلیل شده و به یک سرور رسانه ارسال می شوند تا بتوانند همواره مکان بازیگر یا شیء موردنظر را بدانند. راه حل های مقرون به صرفه تر اما کمتر قوی تری نیز مانند حسگر کینکت وجود دارند که می توانند داده های اسکلتی یک بازیگر را ردیابی کنند.
بدین ترتیب، فعالان تئاتر از این شیوه ها به عنوان راهی برای ایجاد رسانه های دیجیتال تعاملی با هزینه کمتر بهره می برند.
استفاده از دوربین ها یا سایر حسگرها برای ردیابی وسایل یا بازیگران روی صحنه، روشی مؤثر برای ایجاد رسانه های دیجیتال تعاملی بوده و می توانند در زمان واقعی به بازیگران پاسخ دهند.
بازیگری آزادانه
سهولت در بداهه پردازی
این شیوه از تولید محتوا می تواند از اهمیت خاصی در نمایش های بداهه برخوردار باشد.
بدینترتیب، بازیگران بدون آن که مجبور باشند مسیر تعیین شده ای را طی کنند، می توانند روی ابرها یا از میان آب ها راه بروند.
مثال دیگر می تواند ایجاد نقاط رنگی بر زمین – در جای دقیق پای بازیگر – باشد.
در این شیوه، با هر قدمی که بازیگر بر می دارد این لکه ها شکل می گیرند.
اندازه و رنگ نقاط می توانند تحت تاثیر سرعت حرکت بازیگر قرار گیرند.
استفاده از حسگرها معمولا به زمان تمرینات و فناوری نمایش افزوده و بودجه آن را بالا می برد.
امروزه پایداری سیستمهای ردیابی به طور فزاینده ای قابل اعتمادتر شده و بیشتر در سینما مورد استفاده قرار می گیرند.
در نهایت، این نیازهای داستان است که شیوه استفاده از این روش ها را ابلاغ می کند.
[1] Encoder
[2] Out of Many
[3] Kyra Jackson
[4] Wyatt Kent
[5] Phil Weaver-Stoesz
[6] Tim Trumble
[7] BlackTrax
[8] Pandoras Box