طراحی شیوه صحنه پردازی با تمرکز بر ناخودآگاه؛ طراحی صحنه اتفاقی

 

چکیده

فرایند طراحی صحنه به شکل قراردادی و معمول خود، بیش از آن که از ناخودآگاه ذهن طراح ناشی شود، بیشتر معطوف به حوزه خودآگاه طراح است. این در حالی است که ناخودآگاه از قدرت بی نظیری برخوردار است و هنرهای تجسمی مدرن با شیوه هایی نظیر هپنینگ و آبستره، به شدت به سمت آن حرکت کرده اند. طراحی صحنه مرسوم، همچنان از قواعد مشخص استفاده می کند؛ تا جایی که در بسیاری مواقع، صحنه پردازی بیشتر به بستری سه بعدی به منظور جای دادن میزانسن های کارگردان تبدیل می شود. این مقاله تلاش می کند تا ناخودآگاه و قابلیت های آن را مورد بررسی قرار داده و موانع پیش روی استفاده از این مولفه را در طراحی صحنه مرسوم و قراردادی واکاوی کند. در ادامه می کوشد پاسخی برای مسائل یاد شده که معمولا از سوی قراردادهای رایج در صحنه پردازی مطرح می شود بیابد و این شیوه اجرایی را که مبتنی بر صحنه پردازی آبستره است، پیشنهاد کند. برای تبیین این شیوه اجرایی، از یکی از نمایش هایی که نگارندگان خود با استفاده از همین روش در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به روی صحنه برده اند، استفاده شده است. در این مقاله چگونگی شکل گیری نمایش یاد شده به عنوان نمونه تحقیقی مورد بررسی قرار گرفته است.

نشریه هنرهای زیبا، هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 17، شماره 1، بهار و تابستان 1395.