طراحی صحنه به عنوان یک فرایند خلاقانه، نباید بر «مخاطب» بی شکل متمرکز شود؛ بلکه باید به یکایک تماشاگران توجه داشته باشد.
یک طراح صحنه باید گام به گام، محرک های عاطفی و ذهنی نمایش را به منظور ارائه یک تجربه معنادار و تحول ساز تنظیم کند.
چالش توام با تجربه آن است که طراحان صحنه به طور مستقیم تجربه را کنترل نمی کنند و هیچ دو تجربه متفاوتی – حتی هنگامی که از یک متن و نمایشنامه یکسان استفاده کنند – یک شکل نیستند.
پیشنهاد طراحی صحنه، بیانگر تجربه مورد نظر است.
با این حال، هر تماشاگر برداشت و انتظارات خود را به همراه می آورد که غالبا ناشی از تجربیات پیشین و زمینه های فرهنگی، مذهبی یا اجتماعی آن ها است.
در نتیجه، تعامل میان طراحی صحنه و ذهن افراد مختلف، تجربه منحصر به فردی را به وجود می آورد. کسب این تجربه – بر اساس نظریات سوابو[1]، لارسن[2]، هالدروپ[3] و برنهولد[4] تنها در عرصه طراحی امکان پذیر است.
طراح صحنه، با کنترل مستقیم بر طراحی صحنه فیلم یا نمایش، تمام عناصر مهم آن را توسعه داده و دست به برنامه ریزی می زند.
روند مصرف این طراحی صحنه از طریق مشارکت در یک تجربه واسطه ای شکل می گیرد و به شدت تحت تاثیر مصرف کنندگان اثر و زمینه های اجتماعی، فرهنگی و تجربی آن ها است.
محتوای یک فیلم یا تئاتر شامل کلیه کنش های مسلسل آن اثر است.
در این میان، تجربه، تاثیر کلی طراحی صحنه را نشان می دهد. از جمله، مشارکت حسی، واکنشهای عاطفی و تعامل.
روند طراحی صحنه یک فیلم یا تئاتر بسیار پیچیده است. به هیچ وجه نمی توان ساختار آن را به صورت خطی – به ترتیب توافق شده مراحل – اجرا کرد.
در حقیقت، هر ساختار پیشنهادی ممکن است تخیل و خلاقیت طراح صحنه را از بین ببرد.
با توجه به این نکته مهم، می توان به یک چهارچوب انعطافپذیر (نمودار) رسید که مراحل اصلی طراحی صحنه را پوشش می دهد.
این در حالی است که این چهارچوب، روند طراحی صحنه را نیز محدود نمی کند. چارچوب یاد شده از 3 حوزه موضوعی تشکیل شده است: زمینه طراحی صحنه، مفهوم طراحی صحنه و اجرای طراحی صحنه.
چارچوب طراحی صحنه.
زمینه طراحی صحنه به بستری گفته می شود که طراحان صحنه در آن فعالیت می کنند و به ماهیت تجربی وقایع، جایگاه و نقش آن ها در فضای کنونی اقتصادی مربوط به تولید اثر می پردازد.
مفهوم طراحی صحنه، با فرایند توسعه مفهوم طراحی صحنه سروکار دارد و رابطه مستقیمی با داستان گویی به عنوان یک راهبرد ابتکاری، به منظور طراحی صحنه می پردازد.
در این میان، چند ابزار خلاقانه برای توسعه مفهوم، از جمله نقشه برداری ذهنی و اسکیس ذهنی وجود دارند که به طراح صحنه کمک می کنند.
پیاده سازی طراحی صحنه نیز شامل مدیریت گروه اجرایی، ابزار مدیریت پروژه و بودجه بندی، طرح ریزی و کسب پیروزی، معرفی خلاق و توسعه پایدار در طراحی صحنه است.
[1] Svabo
[2] Larsen
[3] Haldrup
[4] Berenholdt