یکی از عواملی که منجر به برخورداری از تجربه جذاب از طراحی صحنه می شود، فضا یا به عبارت دیگر اتمسفر است. روانشناسی محیطی، تعامل میان رفتار و محیط ایجاد شده و ساخته شده را بررسی می کند. این گونه از روانشناسی بر این باور است که تغییر در فضا، به طور قابل توجهی بر رفتار، تجربه و سلامت ما تاثیر می گذارد.
اتمسفر، کیفیت محیط را تعیین کرده و عواملی را به دنبال دارد که ایجاد شرایط مطلوب را تسهیل می کند. بدین ترتیب، می توان درباره یک فضای طراحی صحنه شلوغ، گرم یا غم انگیز بحث کرد.
اتمسفر[1]، اصطلاحی است که برای توصیف طراحی و دستکاری عمدی در فضا، به منظور ایجاد برخی تاثیرات عاطفی در تماشاگران در راستای افزایش احتمال درگیری و غوطه وری آنها در نمایش، گفته می شود. از آن جا که ویژگی های اتمسفر – در این جا طراحی صحنه – به واسطه حواس 5 گانه فرد درک می شوند، این خصوصیات، معمولا از منظر بینایی، صدا، بو و لمس تشریح می شوند.
کانال ها و ابعاد حسی، بر اساس نظریه کوتلر.
اگرچه کوتلر (1973) استدلال می کند که چشایی، به عنوان حس پنجم، نقش مستقیمی در فضاسازی ندارد؛ با این حال، یک کارگدان و طراح صحه می توانند با استفاده از مزه و طعم در نمایش خود، از این حس نیز بهره برداری لازم را به عمل بیاورند.
کوتلر (1973) همچنین میان فضای مطلوب و فضای درک شده تفاوت قائل می شود. فضای مطلوب در طراحی صحنه، مجموعه ای از کیفیت های حسی هستند که یک طراح صحنه، آن ها را از طریق ایجاد فضایی تجربی، برای تماشاگران به وجود می آورد. به عنوان مثال، ممکن است برای ایجاد یک فضای صمیمی و تعاملی در یک نمایش، به فکر استفاده از عناصر واقعیت مجازی، بوهای مصنوعی، موسیقی پس زمینه و طراحی صحنه خاص بیفتید.
از سوی دیگر، فضا به واسطه واکنش های فردی در برابر محرک های حسی، انتظارات تماشاگران و ترجیحات فرهنگی درک می شود. حاضران در یک اجرا می توانند از نگرش های بسیار متفاوتی نسبت به محیط طراحی شده، اشیاء ملموس، بوها، صداها و طراحی صحنه موجود برخوردار باشند.
استفاده راهبردی از فضاسازی به 3 روش عمده می تواند مخاطبان یک نمایش را تحت تاثیر قرار دهد:
∎ خلق توجه. طراحان صحنه، به منظور متمایز شدن اجرا، از فرم های خاص، ترکیب رنگ ها، سر و صدا، آکسسوار فوق العاده و راه حل های فناورانه استفاده می کنند. بدین ترتیب، آن ها بر منحصر به فرد بودن اثر و تجربه ارائه شده تاکید می کنند.
∎ خلق پیام. فضای یک طراحی صحنه می تواند اهداف، ارزش ها، علاقمندی و دغدغه طراحانشان را برای مخاطبان به نمایش بگذارد.
∎ خلق تاثیر. محرک های حسی و بینایی می توانند مخاطب را مجذوب خود ساخته و به طور مستقیم واکنش های احساسی و احشایی را برانگیزند.
در این میان خدمات تعاملی در کارگردانی و طراحی صحنه را نیز نباید از نظر در داشت. خدمات تعاملی به طور همزمان در تولید و تماشای اثر به وقوع می پیوندند. در هر نمایش، هم طراحان صحنه و هم تماشاگران، به طور همزمان محتوا را تولید و مصرف میکنند. کیفیت طراحی صحنه در این گونه خدمات یا جلوه های بصری، می تواند معانی نمادین خاصی به وجود آورده و تأثیر کلی خدمات (اجرا) ارائه شده را تغییر دهند.
[1] Atmosphere