یوزف سووبودا و شکسپیر

یوزف سووبودا، صحنه‌ پرداز متولد چک، در سال 1920 متولد شد و در سال 2002 درگذشت. او از سال 1948 تا 1992 طراح اصلی تئاتر ملی چک بود و در سال 1958 با آغاز همکاری دراز‌مدت خود با آلفرد رادوک[1] کارگردان، به شهرت جهانی رسید. لاترنا ماجیکا[2]ی سووبودا که در نمایشگاه اکسپو 58 بروکسل در معرض تماشا قرار گرفت، یک پیشرفت در کنش صحنه زنده همراه با فیلمی از پیش ضبط و تدوین شده بود، نوع جدیدی از اجرا شامل رقص، درام گفتاری، موسیقی و صحنه پردازی تعاملی و همه جانبه را به ارمغان آورد. آزمایش‌ های فناورانه این گونه از صحنه پردازی را می توان نمونه ‌ای از تلاش های سووبودا در عرصه طراحی صحنه دانست. پژوهش های مستمر او در حوزه مواد و مصالح مختلف منجر به ابداعات تازه و چشمگیر بسیاری شد. از جمله نوآوری های سووبودا می توان به پروجکشن بر دکورها و نورپردازی به وسیله سیم های نایلونی (که نتیجه آن ایجاد سطوح برآمده و توده های ظاهری بر صحنه بود) و نصب آینه های کوچک تا عریض در صحنه اشاره کرد. بازتاب نور، جابه‌جایی عناصر صحنه ای در ابعاد مختلف، طرح‌ های عظیم، جنبشی و معماری، ویژگی بسیاری از رویکردهای او به درام یونانی کلاسیک، اپراهای واگنری و تراژدی های شکسپیر بوده است. مهارت فنی او که از شاگردی پدر کابینت سازش به دست آمده بود و بعدتر تحصیلات رسمی در هنر و معماری در دانشکده هنرهای زیبا و صنعتی پراگ، منجر به تمایز او در میان سایر طراحان صحنه شده بود. سووبودای معمار در اواخر دوران حرفه‌ای خود به تدریس در حوزه معماری بازگشت و همزمان به طراحی صحنه در تئاترهای بزرگ جهان ادامه داد.

صحنه ‌پردازی های سووبودا در دورانی از آشفتگی و تحولات بزرگ در چکسلواکی به وقوع پیوستند. آثار این آشفتگی را به وضوح می توان در طرح های او مشاهده کرد. در زمان حیات سووبودا، دو دولت ملی مدرن که امروزه قلمرو جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی چکسلواکی سابق را اشغال کرده‌ اند، از سرزمین ‌های باثبات و مشخصی برخوردار نبودند؛ بلکه به گونه ‌های مختلف در اشکال مختلف فرهنگی و سیاسی تعریف می شدند. دولت های سرزمینی اسلواکی و چک – از نظر فرهنگی و زبانی – به عنوان بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان حکومت می کردند. برخی از نواحی چک به واسطه فرهنگ و زبانشان، از سوی همسایگان آن ها به‌عنوان سرزمین‌ های آلمانی تلقی می‌ شدند و مناطقی که در پروژه چکسلواکی متحد پس از جنگ جهانی اول در قالب یک کشور گرد هم آمده بودند، درست 2 سال پیش از تولد سووبودا، بلافاصله مورد تهاجم قرار گرفتند. در دوران جنگ جهانی دوم نیز چکسلواکی تحت سلطه آلمان نازی قرار گرفت. در دوره پس از جنگ جهانی دوم، این کشور از سوی نیروهای شوروی اشغال شد و به عنوان یکی از ممالک اقماری بلوک شرق سابق اداره می شد. در اواخر عمر سووبودا، در سال 1990، چکسلواکی متحد از کنترل کمونیست ها رهایی یافت؛ اما کشورهای تشکیل دهنده چکسلواکی در نوعی «طلاق مخملین»، در سال 1993 از یکدیگر جدا شدند تا دو کشور جدید به وجود آید: جمهوری چک و اسلواکی. سرانجام، هر دو کشور تنها 2 سال پس از مرگ سوبودا به اتحادیه اروپای توسعه یافته پیوستند. پژوهشگران تاریخ هنر از چنین تاریخ پرتلاطم فرهنگی و سیاسی می توانند به نوعی از رویکرد صحنه پردازی و نگاه به شکسپیر در اجرا پی برده و در همین رابطه، مفاهیمی نظیر فردیت، ملیت و هویت را مورد ارزیابی قرار دهند. بدین ترتیب، فرم‌ ها و اشکال صحنه‌ پردازی شکسپیری سووبودا، نه تنها از منظر زیبایی ‌شناختی، هنری و فنی، بلکه از منظر اجتماعی و جغرافیای سیاسی نیز می تواند از جذابیت خاصی برخوردار باشد.

جوزف سوبودا برای نخستین بار در سال 1952 در دیوادلو جی. کی. تیلا[3] (پلزن[4]) پراگ، صحنه ای را برای یکی از آثار شکسپیر خلق کرد. این نمایش، همسران شوخ و شنگ وینزور[5] بود که توسط زنک هوفبائر[6] کارگردانی شد. طراحی صحنه این اثر از شباهت بسیار اندکی به آثار تاریخی و معمارانه بعدی سووبودا که منجر به شهرت بین المللی او شد برخوردار بود. همچنین، به هیچ وجه امکانات صحنه‌ پردازی با مواد جدید را مورد توجه قرار نمی داد. با این حال، طراحی صحنه همسران شوخ و شنگ وینزور، در توسعه و پیشرفت حرفه ای و محصولات هنری سووبودا و همچنین ارتقاء رویکردهای صحنه ‌پردازی به شکسپیر در اروپای قرن بیستم، از اهمیت خاصی برخوردار بود. این طرح در نوع خود و به عنوان یک نقطه عزیمت، قابل توجه است. این پروژه، تمرینی واقع ‌گرایانه در حوزه شکسپیر توهم‌ گرا بود که به وضوح از الگوهای دوک ساکس ماینینگن[7] و تصویرگرایان قرن نوزدهم پیروی می‌ کرد. طراحی صحنه همسران شوخ و شنگ وینزور، هم فضاهای داخلی و هم خارجی را به سبک تودور[8] بزرگ و همچنین دو محله پاستورال خارجی را ارائه می‌ کرد. یکی از صحنه ها دارای یک فضای بازی گشوده بود که از دو سمت با دیواری به ارتفاع متوسط ​​کنگره ‌دار محصور شده و به سمت پس‌ زمینه ‌ای پاستورال در انتهای صحنه بالا می رفت. صحنه دیگر یک تاق متعلق به یک پل سنگی بزرگ را به نمایش می گذاشت که از طریق آن می ‌شد پس ‌زمینه‌ نقاشی ‌شده پاستورال را در قالب درختانی بلند در پشت درختان واقعی تماشا کرد. طراحی صحنه سووبودا با دقت تمام اجرا شده بود و جعبه ماکت سووبودا به طور خاص توجه قابل توجهی به جزئیات معماری، استفاده هوشمندانه از سن گردان و توجه اندیشمندانه ای به چگونگی تعداد صحنه ها داشت. او در این اجرا برای ایجاد شکل و شمایلی تازه، از ماشینری پرواز نیز استفاده کرده بود. با این حال، طرح سووبودا برای این نمایش، چیزی جز یک نمونه خوب از صحنه پردازی رئالیسم اجتماعی الهام گرفته از شوروی – شکل هنری اجباری در چکسلواکی دوره پس از جنگ- نبود.

برای مطالعه بیشتر درباره این طراح صحنه به کتاب تاریخ طراحی صحنه مراجعه کنید.

تاریخ طراحی صحنه

 

[1] Alfréd Radok

[2] Laterna Magika

[3] Divadlo J. K. Tyla

[4] Plzeň

[5] Merry Wives of Windsor

[6] Zdeněk Hofbauer

[7] Duke of Saxe-Meiningen

[8] Tudor

Loading

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *