آپولو به عنوان خدای بسیاری از چیزها، ایزد پیامبری نیز بود. او سال ها در جستجوی مکانی مناسب برای پیشوایان خود سرگردان بود؛ تا این که تحت هدایت یک نیمف[1] به دامنه کوه پارناسوس[2] راه یافت تا معبد باشکوه خود را بنیان گذارد. تنها کاری که او باید انجام می داد کشتن اژدهای عظیم الجثه یا یک مار پایتون بود. آپولو پس از موفقیت، مجتمع بزرگ خود را ساخت و اعلام کرد که بشر ممکن است تا ابد ثروت خود را در ازای نصایح وفادارانه او پیشکش کند. آپولو سپس به یک دلفین بدل شد و ملوانانی را از کرت[3] به سواحل آورد و آن ها را کاهن معبد خود کرد.
از این پس، معبد او، معبد آپولون در دلفی، به قطب جهان باستان تبدیل شد و واژه های حکیمانه ای را برای اشخاص معتبر اعم از سیاسی و معمولی ارائه می کرد. دلفی که بیش از هزار سال شکوفا بود، هم از نظر ثروت و هم از نظر تعدد ستایشگران بی نظیر بود. با این حال، جدای از بخارهای نبوی، چیزهای زیادی در زیر شکاف های کوه پارناسوس پنهان مانده بودند. کلمات باستانی، قدرتمند بودند و دلفی مظهر تاثیر فن بیان بود. اما قدرت، هرقدر هم که در آغاز خیرخواهانه باشد، در نهایت و به ناچار بذر فساد می کارد.
برای مطالعه و دانلود این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
[1] Nymph
[2] Parnassus
[3] Crete