چاپ در صنعت مد

برند مستقر در لندن، الی کیشیموتو[1]، از چاپ به عنوان مولفه اصلی مجموعه بهار/تابستان 2010 خود استفاده کرد.

در سراسر تاریخ تکامل جهانی منسوجات، نوعی انگیزه‌ دائمی و مستمر به منظور اصلاح تاثیر بصری پارچه ‌های ساده، با درجاتی از تنوع وجود داشته است.

این تاثیرات بصری، در حالی که خاصیت سیال بودن پارچه را حفظ می ­کردند، تلاش می ­کردند تا در قالب الگوهای رنگی یا تصویری، خود را به نمایش بگذارند.

رویکرد یاد شده با به کارگیری روش‌ های جایگزین مختلف در تولید پارچه در سطوح دارای طرح، به تمایز می ­رسید؛ از جمله ملیله ‌کاری، سوزن ­دوزی، گلدوزی و جلوه ‌های رنگی بافته شده.

شیوه های مزبور ماهیت و رفتار منسوجات ساده را با افزودن وزن، ریسک تخریب پارچه و کیفیت حرکت آن­ ها دستخوش تغییر می ­ساختند.

روش‌ های به کارگیری انواع الگوها در پارچه ‌های ساده، در طول تاریخ صنایع دستی و تولید، بارها پدیدار شده، فروکش کرده و مجددا قد علم کرده­ اند.

پلانگی[2]، شیبوری[3]، ایکات و باتیک، جملگی سیستم ‌های رنگرزی مقاومی هستند که در آن­ ها با استفاده از موم یا خمیر، تلاش می ­شود تا از رسیدن رنگ به بخش ­هایی از پارچه جلوگیری شود. در همین راستا، رنگ ­پذیری‌ به منظور بهره ‌وری هرچه بیشتر و همچنین ایجاد سیستم ‌هایی برای مکانیزه کردن تکرار الگوهای مختلف با استفاده از مواد مقاوم، پارچه­ هایی را به وجود آورد که در تولید آن ­ها از انواع باسمه ­ها یا شابلون ­ها استفاده می ­شد.

این دستاورد، باعث نزول مهارت و ارتقاء سرعت خروجی تولید صنعتگران شد.

ایلی کیشیموتو از زمان آغاز به کار در سال 1992، از فرایندهای صنایع دستی سنتی در تمام چاپ ­های خود استفاده کرده است.

نوآوری در فناوری الگوبرداری و چاپ پارچه از دورانی که نخستین روش‌ های باسمه­ زنی یا ممانعت از رسیدن رنگ به برخی از نواحی پارچه، به وسیله فرهنگ ‌های غیر اروپایی در چین، هند، آفریقا و ژاپن به وجود آمد، ادامه داشته و این فرایندها برای قرن ‌ها برجای مانده و مورد استفاده قرار گرفته ­اند‌

واژه “الگو[4]“، از کلمه لاتین پاتر [5]مشتق شده و در اصل به معنای “شکل والد[6]” است.

الگو، یک ویژگی تعیین کننده برای عنصر تکرار با استفاده از ابزارهای مکانیکی است.

از این خاستگاه‌ های ساده، فناوری چاپ معاصر، بهره برده و آن را در سراسر عصر صنعتی توسعه داده است؛ تا جایی که نتایج خلاقانه تقریبا آنی آن، نه تنها برای تمام طراحان، بلکه برای افرادی که در زمینه آماده ‌سازی چاپ آموزش دیده‌ اند، در دسترس بوده و امروزه تنها به الگوهای تکراری محدود نمی­ شود.

طراحان مد نظیر پیتر ینسن[7] (متولد 1969)، ریچارد کوئین[8] (متولد 1990)، اردم[9] (متولد 1977)، جاناتان ساندرز[10] (متولد 1977) و مری کاترانتزو[11] (متولد 1983)، به تجربه ­گری و کشف این امکانات پرداخته­ اند.

رابطه میان چاپ و اوت ­کوتور، با تاثیرات ملموس و مشخص این پیشگامان ادغام فرم لباس و تصاویر چاپی، وسیله ­ای نوآورانه برای رسیدن به اهدافشان بوده است.

در پی تمایل ضمنی برای تزئین و آراستن فیگور انسانی، طراحان معاصر، مفهوم چاپ را به مثابه یک تزئین صرف کنار گذاشته و با ترکیب نوعی پیکربندی پیچیده از الگوهای چاپی در توپوگرافی اجزای لباس، چیزی جدای از کاربرد آن برای شکل ­دهی، قالب ‌گیری یا تعریف مجدد فرم بدن زیر آن پدید آورده ­اند.

موضوعات ساندرز که در اصل از آثار هنرمندانی همچون ام. سی. اشر[12]، ویکتور وازارلی[13]، ریچارد همیلتون[14] و جکسون پولاک[15] الهام می­ گیرند، به شکلی صریح، انتزاعی باقی می ­مانند.

چاپ ­های او از تفاسیر بسیار ملایم ­تری نسبت به اصل تصاویر برخوردار است و از الگوهای الهام گرفته این هنرمند، از آرت ­نوو تا تصاویر بازسازی شده را در بر می ­گیرند.

نیکولاس گسکیه[16] (متولد 1971) در مجموعه بهار/تابستان 2019 خود که برای لویی ویتون تولید کرد، از طرح ­های چاپی گروه طراحی و معماری ایتالیایی ممفیس[17] که در سال 1980، توسط اتوره سوتساس[18] تاسیس شد، الهام گرفت.

این مجموعه همچنین دارای ژاکاردهای گلدار متالیک بود.

جاناتان ساندرز برای سال 2011، یک چاپ خطی سرشار از پرندگان و شاخ و برگ ­های بسیار که از موریس اشر الهام گرفته بود، را در یک صفجه مهندسی شده به کار گرفت.

اگرچه بسیاری از طراحان مشتاقند تا از سهولت فناوری جدید استفاده کنند؛ اما برخی از آن ­ها ترجیح می ­دهند از این دست امکانات همراه با مهارت ­های چاپ روی صفحه، که در کارگاه کالج هنر آموخته اند بهره ­برداری کنند.

دیگران مایلند کاملا خود را به خلوص فرایند تولید دست­ ساز محدود کنند؛ مانند پیشگامان احیاء الگوی قرن بیست و یکم، مارک الی[19] (متولد 1968) و واکاکو کیشیموتو (متولد 1965) که برند طراحی الی کیشیموتو را تاسیس کردند.

این دو هنرمند که از برجسته‌ ترین مهارت ‌های دشوار کار کردن با چاپ چندجهته روی یک لباس استفاده کرده­ اند، طرح نمادین “فلش[20]” را پدید آورده­ اند.

این شیوه، از ماندگاری یک چاپ کلاسیک برخوردار بوده و می‌ توان از آن روی همه سطوح استفاده کرد.

آن­ ها با ابداع فرایند چاپ روی صفحه، تخستین پارچه­ های مد را به صورت عمده روانه بازار کردند.

ساموئل سایمون[21]، نخستین اختراع در فرایند چاپ روی صفحه را در سال 1907 به ثبت رساند.

این روش نسبتا ارزان و کم ­زحمت چاپ پارچه، سرعت واکنش به تغییرات در روند مد را افزایش داد و طراحان را از محدودیت­ های شیوه ­های گران ­قیمت چاپ باسمه یا غلتک حکاکی­ شده، رهایی بخشید.

ظهور و ارتقاء انواع ماشین ­آلات، ابداعات و نوآوری ­های بیشتری را به دنبال داشت.

در دهه 1930، چاپ روی صفحه، در سراسر اروپا و ایالات متحده رواج یافت. این نوآوری­ ها، طراحی چاپ را دموکراتیزه کرده و منجر به تحولات عمده­ ای در صنعت چاپ پارچه – به ویژه پارچه ­های مد – شدند.

امروزه شیوه‌ های چاپ مدرن به طراح این امکان را می ‌دهد که چاپ را به‌ طور کامل در لباس، از ابتدای پیدایش آن درهم آمیزد؛ نه این­که صرفا یک الگوی تکراری ثابت را در اجزای لباس برش خورده، به صورت قطعه قطعه ‌شده اعمال کند.

چاپ دیجیتال، به ­جای پیروی از روش­ های وقت­ گیر سنتی سیلک اسکرین – که نیاز به یک صفحه تخت یا چرخشی جداگانه دارد – با استفاده از رنگ ­های نامحدود، تصویر را مستقیما از دوربین دیجیتال یا نمایشگر رایانه، به روی پارچه در حال گردش منتقل می­ سازد.

این تفکیک رنگی برای پردازش هر رنگ، مستلزم آن است که هر صفحه و هر رنگ به طور کامل “ثبت” شده تا با فرایندهای مرکب، خشک کردن و شستشو میان هر کار، تصویر ترکیبی دقیقی به دست آید.

به همین دلیل، هزینه‌ پارچه ‌های چاپی سفارشی با صفحه، که یک طراح مد غالبا در مرحله خلق و توسعه مجموعه ­اش به آن نیاز دارد، بسیار گران از آب در می ­آید.

برند طراحی ایتالیایی مارنی[22] با ترکیب الگوهای گرافیکی و انواع بافت ­ها، در سال 2012، دست به بازتفسیر چاپ و رنگ مدرن اواسط قرن بیستم زد.

با استفاده از چاپ دیجیتال، می ­توان یک الگو را در عرض چند ثانیه تغییر داد؛ خواه برای تغییر مقیاس یا رنگ ­آمیزی و پیکربندی مجدد تصاویر. همچنین چاپ دیجیتال، یک فرایند بسیار سریع محسوب می ­شود:

پارچه ­ای به طول 550 متر مربع را می ­توان در 1 ساعت چاپ کرد، اگرچه چاپ صفحه چرخشی با حجم بالا در بازار تولید انبوه، همچنان قادر است از این سرعت پیشی بگیرد.

چاپ دیجیتال می ‌تواند طیف وسیعی از پارچه ‌ها را در خود جای دهد:

از شفاف ‌ترین پارچه‌ های ابریشم گرفته تا منسوجات پنبه ‌ای سنگین و انواع مخمل‌ ها از جمله شیفون[23]، هابوتای[24]، ژورژت[25]، پوپلین[26]، متقال، کتان، پشم ظریف، لایکرا[27] و سایر مواد کشسان. پارچه ‌های مختلف در رنگ‌های متفاوت و روش‌های گوناگون استفاده از جوهر، به حداکثر تاثیرگذاری رنگی نیاز دارند.

این مواد شامل رنگ ­های اسیدی، واکنشی، تصعیدی و انواع رنگدانه ­ها هستند.

غالبا از رنگ ‌های اسیدی برای پشم و ابریشم استفاده می­ کنند و مواد واکنش‌ دهنده که از آن ­ها تحت عنوان رنگ ‌های پروسیون یاد می­ کنند را در چاپ الیاف سلولزی (پنبه، کتان و ویسکوز) و پروتئینی (پشم و ابریشم) به کار می ­برند.

رنگدانه ­ها تمایل شدیدی در ترکیب با پلی­ استر دارند و به دو شیوه در چاپ دیجیتال مورد استفاده قرار می ­گیرند.

اخیرا چاپ مرکب ­های رنگدانه ­ای بر کاغذ و سپس انتقال رنگ­ ها با فشار تصعید حرارتی به پارچه آماده، رایج شده است.

با این حال، برخی از چاپگرهای دیجیتال کنونی، مراحل این فرایند را به چاپ مستقیم روی پارچه پلی ­استر کاهش داده و در ادامه به منظور تکمیل پیوند شیمیایی رنگ ­ها با الیاف، پارچه به یک خشک­ کن خطی و واحد پرس حرارتی چرخشی منتقل می ­شود. رنگ‌ های اشباع شده را می ‌توان با کسری از هزینه – در قیاس با روش‌ های صفحه ­ای – مورد استفاده قرار داد.

این قابلیت سریع، برای طراحان مستقل بازار، بسیار ایده ‌آل است. افزون بر این، تمام ارتباطات طراحی میان طراح و تولیدکننده، از جمله انتقال تصویر از استودیو به اتاق چاپ، می­ تواند به صورت الکترونیکی تسریع شده و از طریق نمایه ­سازی، وفاداری به رنگ اصلی در خروجی کار تضمین شود.

دریس ون نوتن[28] مستقر در آنتورپ، از آرشیوهای مد برای انتقال روایت خود به منسوجات چاپی استفاده می ­کند. بدین ترتیب است که لباس­ هایی با دقت خطی و به اشکال کوتور، برای نمایش مد پاییز و زمستان 2012، خلق می ­شوند.

افزایش مجدد علاقمندی به طراحی چاپ باعث شده است غالب طراحان بزرگ بین ‌المللی، از چاپ به عنوان راهی برای تثبیت هویت بصری – در عصری که اشباع  دانش و مولفه ­های بصری شتاب گرفته است – در مجموعه ‌های خود استفاده کنند.

کونسوئلو کاستیلیونی[29] (متولد 1959)، در مارنی، طراح بریتانیایی متیو ویلیامسون[30] (متولد 1971)، خانه طراحی ایتالیایی اترو[31] و طراح بلژیکی دریس ون نوتن (متولد 1958)، همگی به واسطه برقراری نوعی رابطه مسالمت ­آمیز میان چاپ و لباس به شهرت رسیده­ اند.

برند مارنی از رویکردی خاص و التقاطی در چاپ پیروی کرده و با ترکیب الگوهای گرافیکی، از نقوش اواسط قرن بیستم بهره می ­برد.

حس ترکیبی قدرتمند دریس ون نوتن نیز کاربرد آزادانه رنگ و اشتیاق آشکار به الگو را در تکنیک ­های چاپ متنوع به کار گرفته و ممکن است آن­ ها را در یک لباس تک­ لایه بگنجاند.

الگوهای الهام گرفته از ترکیب فرهنگی ناهمگون منابع جهانی و آرشیو لباس، با تزئیناتی نظیر گلدوزی و منجوق ­دوزی ترکیب می ‌شوند تا سطحی منقطع را به وجود آورند.

الگوهای انتزاعی، صرف نظر از بازنمایی و تلاش برای به تصویر کشیدن هر شکلی از رئالیسم، این ظرفیت را دارند که بیشتر به چشم بیایند.

نقشمایه ­های درهم شکسته یک چاپ انتزاعی، با برش لباس ترکیب شده تا نوعی معمای بصری پیچیده را به وجود آورند.

در این میان، تنش خاصی را می ­توان در سیال بودن بدن که منجر به بروز نوعی سبک گرافیکی متحرک می­ شود مشاهده کرد. اگرچه این نقوش ممکن است کاملا هندسی باشند؛ اما مطمئنا از خصوصیتی کاملا غیرمجازی برخوردارند.

الگوهای انتزاعی، به شکل جوهری در تضاد با فرم انسانی قرار دارند و نوعی ابهام را به وجود می ­آورند که بدن پوشیده را پنهان ساخته یا باعث بهبود آن می ­شوند؛ زیرا طراح، زبان بصری کاملا جدیدی را بدون هرگونه تداعی یا سابقه پیشینی به وجود آورده است.

این رویکرد، به شکل‌ ها و فرم ‌هایی که در طبیعت نمونه مشابهی ندارند اجازه ظهور می ­دهد؛ درست به همان ترتیب که در آثار طراح مد اسکاتلندی معاصر، هالی فولتون[32] (متولد 1977) دیده می ­شود.

او از نقوش آرت­ دکو و نمادهای مصر باستان، به عنوان منابع الهام ‌بخش لباس‌ های فوتوریستی با فرم ­های کلی ساده استفاده می ‌کند.

فولتون، چاپ‌ دیجیتال مهندسی شده را با برش لیزری، لوازم جانبی، مهره ‌دوزی و تزئینات پرسپکس[33] درهم می­ آمیزد تا به جلوه ‌های سه بعدی و خطای دید دست یابد.

چاپ ­های هالی فولتون، دارای طرح­ های فوتوریستی بوده که از نقوش مصر باستان، آرت دکو، موزائیک ­ها و زرق و برق دهه 1930 هالیوود الهام می ­گیرند.

برخلاف طراحان و متخصصان مستقل، برندهای طراحی و خانه ‌های مد، به ­جای تولید ایده ­های چاپی توسط خود، آن­ ها را خریداری می ‌کنند.

پرمیر ویژن/ایندیگو[34]، یک سازمان بازاریابی تجاری است که به ترویج صنعت نساجی اختصاص داشته و میزبان 800 تولیدکننده پارچه مد از سراسر جهان است که آثار خود را به نمایش گذاشته و به فروش می­ رسانند.

در این میان، اثر هنری اولیه – چه برای چاپ روی صفحه و چه برای چاپ دیجیتال – معمولا دست ­نخورده باقی می ­ماند؛ مگر آن ­که مقدار بسیار رنگ ­های موجود در طراحی، در فرایند چاپ روی صفحه دستخوش تغییر و دگرگونی شود.

امروزه انواع و اقسام پیشرفت‌ ها در صنعت چاپ، رنگ‌ های “هوشمند” نظیر جوهرهای حرارتی و فتوکرومیک را نیز در بر می ­گیرند. این رنگ ­ها بر اساس شرایط جوی، تغییر رنگ می­ دهند یا پارچه‌ های ساده که در زمان خیس شدن به الگویی دیگر تغییر یافته و رنگدانه ‌های حامل سلول‌ های خورشیدی مینیاتوری که قادر به جذب نور خورشید هستند.

بدین ترتیب، طراحی چاپ برای مد، بدن را قادر می­ سازد تا به شکلی منحصر به فرد، با جهان بیرون تعامل داشته باشد.

از مجموعه تور خواندنی تاریخ جامع مد و فشن

تاریخ جامع مد و فشن

 

[1] Eley Kishimoto

[2] Plangi

[3] shibori

[4] Pattern

[5] Pater

[6] Parent Form

[7] Peter Jensen

[8] Richard Quinn

[9] Erdem

[10] Jonathan Saunders

[11] Mary Katrantzou

[12] M. C. Escher

[13] Victor Vasarely

[14] Richard Hamilton

[15] Jackson Pollock

[16] Nicolas Ghesquière

[17] Memphis

[18] Ettore Sottsass

[19] Mark Eley

[20] Flash

[21] Samuel Simon

[22] Marni

[23] Chiffon

[24] Habotai

[25] Georgette

[26] Poplin

[27] Lycra

[28] Dries van Noten

[29] Consuelo Castiglioni

[30] Matthew Williamson

[31] Etro

[32] Holly Fulton

[33]Perspex، نوعی پلاستیک شفاف جامد ساخته شده از پلی متیل متاکریلات.

[34] Première Vision/Indigo

Loading

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *