جرقه تراژدی رومئو و ژولیت شکسپیر از کجا زده می شود؟ از یک مهمانی! ظاهرا برای شکسپیر ضیافت از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چراکه در نمایشنامه های متعددی از شکسپیر می توان اهمیت و کاربرد مهمانی را مشاهده کرد. “مهمانی باستانی” و بالماسکه کاپولت ها[1] ریشه همه رویدادها در نمایشنامه رومئو و ژولیت است. رومئو با محبتی که در حق پیک بیسواد می کند، فهرست مهمانان را می خواند و می پرسد:
“یک مجلس دوستانه: آن ها کجا باید بروند؟”
“برای شام؟” “به خانه ما”، “خانه کی؟” “سرور من”.
“در واقع لازم بود پیش از این از شما می پرسیدم!”
“حال بدون آن که از شما سوال کنم، خود می گویم. سرور من ثروتمند بزرگیست”
“و اگر شما از خاندان مونتاگیوها[2] نباشید،
تمنا میکنم شما نیز بیایید و جام شرابی بنوشید”.
اگر رومئو با لطفی که به خرج داد، فهرست مهمانان را نمی خواند، پاداش چنین دعوت خطرناکی را نیز دریافت نمی کرد و نیازی نبود تا مرکاتیو[3] او را به پذیرش دعوت پیک ترغیب کند. او تا به حال کاپولت ها را ملاقات نکرده و به مجلس رقص و شراب آن ها نرفته بود. او در حالی ژولیت را می دید که در عشق سرد و بی ثمر رزالین[4] به سر می برد. تراژدی شکسپیر در حدود سال 1591 در حالی به روی صحنه رفت که قصه رومئو و ژولیت مدت ها پیش از آن، حکایتی مردمی و مشهور به شمار می رفت. اگرچه داستان پیکی که قادر به خواندن نیست و مداخله مرکاتیو در روند داستان، از جمله ابداعات شکسپیر به شمار می روند. داستان رومئو و ژولیت پس از آن که در سال 1530، به صورت کتاب کوچکی تحت عنوان نه چندان جذاب[5] در ونیز منتشر شد، به سرعت در فرانسه و سپس انگلستان پخش شد. داستان این کتاب درباره تاریخچه دو خانواده نجیب زاده بود که به واسطه آن “قصه کشف دو دلداده را به نمایش می گذاشت”. اما نخستین نمونه این داستان، به دوران حکومت کوتاه بارتولومئو دلا اسکالا[6] بر ورونا در فاصله سال های 1301 تا 1304 باز می گردد. در آن داستان، قهرمانی به نام رومئو وجود داشت که عضو خانواده مونتکی[7] بود. همین طور دختری به نام جولیتا[8] از خاندان کاپلتی[9].
– یک ضیافت همراه با نوازندگان و خدمتکاران (بخشی از اثر)، هنرمند ناشناس ایتالیایی، 1520 تا 1600، حکاکی بر روی چوب، 27.2 در 37.6 سانتیمتر، موزه بریتانیا.
در نسخه اولیه، داستان با کارناوال سالیانه پایان زمستان و رسیدن بهار در ورونا آغاز می شود. به همین مناسبت، آنتونیو کاپلتی ضیافت شام و بالماسکه برگزار کرده است (آنچه به خوبی می دانیم آن است که نخستین مراسم از این دست در سال 1530 در ورونا برگزار شده است؛ نه در سال های 4 – 1301). در این داستان نیز مونتکی و کاپلتی بر روی هم شمشیر می کشند و رومئو نیز وسوسه می شود تا در ضیافت شرکت کند: او امیدوار است برای یک لحظه هم که شده، بتواند معشوق خود را ببیند. با ورود به سالن رقص و دیدن جولیتا، نگاهش بر روی او خیره می ماند. رومئو دوست خود لورنزو دارجو را ترغیب می کند تا آن ها را به عقد یکدیگر درآورد. بدین ترتیب ازدواج آن ها و دشمنی دیرین میان دو خانواده منجر به مرگ دو عاشق می شود.
از جمله مواردی که شکسپیر به اصل داستان اضافه کرد، حوادث جالب ضیافت و مراسم بالماسکه کاپولت ها بوده است. همین طور گفت و گوهایی که توسط خدمتکاران، هنگام نظافت پس از مهمانی در کنار صحنه[10] صورت می گیرد.
پاتپن[11] کجاست؟ چرا برای نظافت میز به ما نمی پیوندد؟ او باید ترانچرهای روی میز را جمع کند؟
وقتی رفتار خوب به دست یکی دو مرد بیفتد کار از دست می رود. به خصوص آن که دست های خود را نیز نشسته باشند.
چهارپایه ها را کنار بگذار، قفسه ظروف را ببر، مراقب بشقاب ها باش، خب شما، برای من تکه ای شیرینی بادام نگه دار!.
ظاهرا وظیفه پاتپن که از انجام آن شانه خالی کرده، کمک به پاک کردن بقایای غذا و تمیز کردن ترانچرها بوده است. در این دوران، مبلمان به صورت متحرک و قابل حمل ساخته می شد تا بتوان آن ها را به کناری برد و فضای رقص را مهیا کرد. این شامل هرگونه چهارپایه، قفسه ظروف و … نیز می شد. از گفتاری که شکسپیر نوشته است، متوجه می شویم که هنگام جابجایی قفسه ظروف باید کاملا مراقب بودند تا صدمه ای به بشقاب های نقره وارد نشود.
در ادامه، نمایشنامه به جزییاتی درباره آماده سازی مراسم ازدواج ژولیت با پاریس (ازدواجی که هرگز صورت نگرفت) بر می خوریم. در جایی که کاپولت پیر و همسرش، بی خود و بی جهت شلوغ می کنند:
“دست نگهدار! این کلیدها را بگیر، و ادویه بیشتری بیاور، پرستار!
آن ها برای تهیه شیرینی، خرما و به می خواهند.
بیا، هم بزن، هم بزن، هم بزن، بانگ دوم خروس را هم شنیدم.
چقدر زود دیر شد. ساعت 3 است.
مراقب گوشت های پخته باش، آنجلیکای خوب،
خست نکن”
گوشت پخته، اصطلاحی رایج برای انواع کیک بوده است. خواه در پخت آن ها از گوشت استفاده شده باشد، خواه نه.
– ترانچرهای چوبی، که یکی از آن ها با نقش گلابی تزیین شده (بالا) و دیگری از نقشمایه ازگیل برخوردار است (پایین)، ساخته شده در انگلستان، 1600 میلادی، قطر 13.6 سانتیمتر، موزه بریتانیا، اهدایی از آگوستوس وولاستون فرانکز[12].
ادامه این فصل را در کتاب آشپزی شکسپیر مطالعه کنید. برای خرید این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:
[1] Capulets
[2] Montagues
[3] Mercutio
[4] Rosaline
[5] none-too-catchy
[6] Bartolommeo della Scala
[7] Montecchi
[8] Giulietta
[9] Cappelletti
[10] byplay
[11] Patpan
[12] Augustus Wollaston Franks