محتوای دیجیتال در تئاتر

امروزه در مواجهه با بسیاری از نمایش ها با پروجشکن، پخش عکس و فیلم و حتی محتواهایی روبرو می شویم که صرف نظر از زیبایی شناسی، اصول فنی و تکنیکال این حوزه را رعایت نکرده اند. نوشتاری که در این جا می خوانید گوشه ای از تولید محتوای دیجیتال در تئاتر را توضیح می دهد:

شما تصویری در ذهن دارید که مایلید آن را در قالب پروجکشنی خاص تولید کرده و به نمایش درآورید. گاه دقیقا می­ دانید چگونه باید این کار را انجام داد و در برخی مواقع لازم است فیلم ­های آموزشی مرتبط را را تماشا کرده و روش جدیدی را یاد بگیرید. در این شرایط هرگز ناامید نشوید. همه ما دائما در حال یادگیری شیوه ­های جدید، نرم افزارهای نوظهور و روش ­های تازه آفرینشگری هستیم. این، بخشی از حرفه ما را تشکیل می­ دهد. هر بار که روش جدیدی برای بازتولید یک تصویر تاریخی یا روش تازه ­ای برای تجسم یک مدل سه­ بعدی را یاد می ­گیرید، به تیرهای خلاقانه خود افزوده ­اید. بدین ­ترتیب، در پایان چند طرح محدود، از مهارت­ های جدیدی که به­دست آورده­ اید (همچنین موهای خاکستری جدیدی که در سرتان می­بینید) شگفت ­زده خواهید شد.

تولید یک محتوای عالی، می­ تواند کاری سخت و پر دردسر باشد. به زبان ساده، محتوای عالی این نیست که بنشینید و منتظر دانلود آن باشید. شما باید هنری زیبا و مناسب خلق کنید و همزمان مطمئن باشید از منابع خود مالیات گزافی نپرداخته و ضرب ­الاجل ­ها را از دست نمی ­دهید. تحقیقات مناسب و طراحی مفهومی قدرتمند، پایه و اساس کار را فراهم کرده و فهرست اشاره­ ها راهنمای اصلی شما خواهد بود.

محتوایی که دست به خلق آن می­زنیم چیست؟ همان­ طور که پیش از این گفتیم، محتوا می­ تواند هر چیز باشد؛ از یک ویدئوی زنده ضبط شده تا یک انیمیشن دوبعدی یا سه­ بعدی. از تصاویری مبتنی بر حسگر، داده­محور، زمان واقعی یا لگاریتمی گرفته تا یک ویدئوی زنده، متون تولید شده توسط کاربر و آواتارهای دستکاری شده توسط مخاطب. شما به­عنوان یک طراح، باید از دانش گسترده ­ای درباره بسیاری از انواع محتواها در قالب بسیاری از رسانه­ ها برخوردار باشید. چنین دانشی بدون مطالعه و تمرین به­دست نمی ­آید.

امروزه مخاطبان ما به متخصصانی چندکاره و خبره تبدیل شده ‌اند که می‌ توانند با چندین بسته نرم ‌افزاری نصب شده بر دسک ­تاپ خود کار کرده و اپ ­های تلفن همراهشان را یکی پس از دیگری ورق بزنند. حتی اگر تمرکز مخاطبان میان وظایف مختلف تقسیم شود، همچنان می­ توانند روی صفحه­ ای تمرکز کنند که تمام محتوای قابل مشاهده را چهارچوب­ بندی می ­کند. در این صفحه نمایش­ ها تنها چیزی که وجود دارد، تمرکز آن­ ها است. این رویکرد را می ­توان در تماشای فیلم در خانه به ­وسیله سینه­پلکس[1] (به ­واسطه سرویس پخش مورد علاقه ­مان) مشاهده کرد. در تئاتر، در حالی­ که محتوا همچنان بر یک صفحه نمایش خودنمایی می ­کند؛ یا در نوع دیگری از معماری صحنه و طراحی صحنه ساکن باشد، در کنار بازیگران و بر صحنه، به حیات خود ادامه می ­دهد.

محتوا همواره در رابطه با یک اجرای واقعی آشکار می­ شود و نیاز به تکمیل، تمرکز و عدم رقابت با کنش زنده روی صحنه دارد. اگر محتوا در لحظه ­ای آرام، به ­شکلی بیش از حد دیوانه ­وار جلوه کند؛ تماشاگران به­طور غریزی به تماشای پروجکشن ­ها و نمایشگرهای بزرگ – به ­جای کنش زنده روی صحنه – تمایل می­ یابند. بدین ­ترتیب، با دقت به مقیاس و حرکت محتوا توجه داشته باشید تا در هر لحظه بتوانید تمرکز مخاطب بر یک صحنه یکپارچه را حفظ کنید.

یکی از دشوار‌ترین جنبه‌ های تولید محتوا این واقعیت است که مخاطبان ما در تصمیم ‌گیری پیرامون تصاویر خوب و بد، بسیار باهوش هستند. مخاطبان مدرن به ­راحتی از تصاویری که نسبت به آن­ ها نقد دارند یا به ­نظر نمی ­رسد با زمینه کار هماهنگ باشند، عبور می­ کنند. اگر محتوا خارج از جهان کنش صحنه شکل گیرد – به دلایل سبکی، ملاحظات فنی یا انتخاب نمایش – مخاطب ممکن است نوعی ناهماهنگی شناختی را تجربه کرده و باعث شود در ذهن خود با دو دنیای متفاوت دست ­و پنجه نرم کند: دنیای نمایش و دنیای محتوا. انتخاب ‌هایی که در طراحی محتوای نمایش انجام می ‌دهید – به سادگی افزودن یک فیلتر رنگی به یک کلیپ ویدیویی – تاثیر بسیاری بر نحوه ادراک آن خواهد داشت. در همین ­راستا، مطمئن شوید تصاویرتان با سبک نمایش، ژانرها، دوره ­ها و زبان بصری جهانی که کارگردان و سایر هنرمندان خلق کرده­ اند، مطابقت دارند.

اگرچه تمرکز اصلی تولید محتوا بر خلاقیت و طراحی استوار است؛ اما جنبه ­های فنی بسیاری نیز در ایجاد آن دخالت دارند. یادگیری رابط ‌های نرم‌ افزاری، رمزگذاری فایل ‌های ویدیویی، کار با دوربین ‌ها و… تنها برخی از جنبه‌ های فنی تولید محتوا به ­شمار می ­روند که باید آن ­ها را در نظر گرفت.

محتوای دو بعدی و سه­ بعدی در جهان سه­ بعدی

برای درک کامل این­که محتوای ما چگونه درک می ‌شود، باید چگونگی عملکرد ویدیو به ­عنوان یک رسانه دو بعدی را با جهان سه ‌بعدی معماری تئاتر تطبیق داد. عناصر طراحی اعم از مقیاس، خط، جریان بصری و پرسپکتیو فشرده، به نحوه درک و دستکاری ابعاد یک ترکیب­ بندی بسیار مربوطند.

نخستین چیزی که باید در نظر گرفت، ایجاد محتوای دو بعدی است. هندسه توصیفی – که روشی برای نمایش اجسام سه ­بعدی در بستر فضای دو بعدی است – به ما یادآور می­ شود که نمای اورتوگرافی (پرورکشن) نوعی پروجکشن موازی است که خطوط به تصویر درآمده در آن، به صورت عمود بر یک صفحه نمایش قرار می‌ گیرند. برای ایجاد پرسپکتیو فشرده، خطوطی که از ما دور می ­شوند با صفحه پروجکشن موازی نبوده و به نقطه گریز ختم می ­شوند. این موضوع به ما کمک می­ کند تا بعد، عمق و مقیاس را به خوبی درک کنیم.

مگر این­ که در حال کار با نوعی محتوای سه­ بعدی استریوگرافی[2] که در آن مخاطب از عینک سه­ بعدی استفاده می ­کند باشید. مهم نیست محتوایی که مخاطب می­ بیند دو بعدی باشد یا سه بعدی؛ زیرا تصویر را به ­صورت دو بعدی بر یک شیء سه­ بعدی واقعی خواهد دید. صفحه نمایش پروجکشن، پنل LED، بازیگر، دکور و… اشیاء سه ­بعدی را تشکیل می­ دهند. در همین راستا، همان قانون هندسه برای ایجاد محتوای دوبعدی در نمایش محتوا نیز به­کار می ­رود. این موضوع به­دلیل زاویه دید مخاطبان نسبت به صفحه – با توجه به محل قرارگیری آن­ ها در فضای فیزیکی – پیچیده­ تر می ­شود. بدین ­ترتیب، به­ دلیل فرم­ های سه ­بعدی واقعی بازیگران، دکورها و… و همچنین محل قرارگیری آن­ ها در فضا – نسبت به صفحه نمایش و زاویه دید مخاطب – بار دیگر پیچیده ­تر می ­شود.

درک این موضوع حقیقتا دشوار است. بیایید یک آزمایش ترتیب دهیم. فرض کنید آشپزخانه شما یک سالن تئاتر است. میز آشپزخانه صحنه است. یک جعبه بیسکوئیت را روی صحنه (میز) قرار دهید. جعبه بیسکوئیت بیانگر یک صفحه است. اگرچه این جعبه به نوعی مسطح به ­نظر می ­رسد؛ اما از عمق یا بعد برخوردار است. این جعبه یک شیء سه­بعدی است. تصاویر روی جعبه بیسکوئیت محتوا به ­شمار می ­روند. آن ­ها به ­صورت دو بعدی، روی یک شیء سه­ بعدی نقش بسته ­اند. جعبه بیسکوئیت را در فاصله 1 متری لبه میز قرار دهید. حالا یک آسیاب فلفل، نقش بانوی اول کار را بازی کرده و آن را مستقیما در حدود 25 سانتیمتری خط جعبه بیسکوئیت قرار دهید. یک صندلی را درست روبروی میز و در راستای جعبه بیسکوئیت و آسیاب فلفل قرار داده و روی آن بنشینید.

اکنون در جایی نشسته­ اید که ما در تئاتر به آن صندلی شاه می­ گوئیم. تبریک می­ گویم. این بهترین صندلی تئاتر است. از این ­جا همه چیز عالی و کاملا هماهنگ به­نظر می ­رسد.

حالا چشم چپ خود را ببندید. سپس چشم راست خود را ببندید. آیا متوجه چگونگی تغییر مکان درک شده آسیاب فلفل در رابطه با محتوای روی جعبه بیسکوئیت شدید؟ این زاویه دید خارج از محور هر صندلی در خانه است که مستقیما با صحنه مرکزی همخوانی و مطابقت ندارد. بدین ترتیب، تماشاگرانی که در صندلی‌ های مختلف سالن نشسته ‌اند، جهان واقعی محتوای شما در رابطه با اشیاء و بازیگران واقعی را به‌طور متفاوتی درک می ‌کنند. این میزان تنوع در نحوه درک محتوای دو بعدی، به منظور فهم زمانی که محتوای شما نیاز به ارتباط بسیار خاص با اشیاء و بازیگران واقعی سه بعدی در معماری تئاتر دارد، بسیار حیاتی است.

منبع: از دوره اصول و مبانی طراحی پروجکشن و رسانه های دیجیتال

پروجکشن و رسانه های دیجیتال در تئاتر

[1] Cineplex

[2] Stereographic

Loading

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *