– یک نسخه خطی منقوش (قرن پانزدهم) فیگور تاجداری را به تصویر کشیده که توسط نوازندگان دربار احاطه شده است و یک لباس ساده T شکل بر تن دارد.
به گفته برخی از مورخان لباس، سیستم مد معاصر از اواسط قرن چهاردهم سرچشمه گرفته است. در این دوران، تغییرات قابل توجهی در لباس های قرون وسطایی رخ داد و روش جدیدی برای پوشیدن لباس به وجود آمد. این شیوه، بیانگر تغییر شکل ظاهری لباس ساده و دهقانی Tشکل بود. در این عصر، یک طبقه بازرگان نوظهور، جایگزین سلسله مراتب اجتماعی فئودال شد. این در حالی بود که تا آن موقع، رتبه، ثروت و عنوان به کسب زمینی بستگی داشت که در برابر سرسپردگی، توسط شاه اعطا می شد. بدین ترتیب، شهرها به مرکز تجارت تبدیل شدند. فعالیت های تجاری، شرکت های مد روز، پارچه فروشی، خیاطی، پینه دوزی، جوراب بافی، کلاه سازی و لباس فروشی را نیز شامل می شدند. خیلی زود، لباس های مطلوب برای تعداد بیشتری از مردم تمام طبقات اجتماعی، به طور گسترده، در دسترس قرار گرفت.
منسوجات در اقتصاد قرون وسطی از نقش مرکزی برخوردار بودند و در سراسر این دوران، پشم ماده اصلی برای تولید پوشاک به شمار می رفت. کشاورزان انگلیسی، پشم را به مراکز عمده تولید پارچه های پشمی در فلاندر صادر می کردند؛ تا این که دولت انگلستان بافندگان و ریسندگان را به این کشور دعوت کرد. بدین ترتیب، مکانیزه کردن تولید پارچه، اصناف تخصصی رنگرزی و برش کارها به وجود آمدند. در ابتدا، بافندگان از دستگاه های بافندگی عمودی استفاده می کردند و با تارها و سمت راست پارچه که روبروی آن ها قرار می گرفت کار کرده و الگوهای معمول آن دوران را تولید می کردند. با اختراع ماشین بافندگی افقی در قرن نوزدهم، بافت قطعاتی از پارچه به طول 30 متر و عرض 2 متر فراهم شد. طول بلند پارچه ها باعث شد تا لباس ها بر اساس شکل بدن برش داده شوند. بدینترتیب، لباس ها تحت تاثیر دربار فرانسه، شروع به متناسب شدن با بدن کرده و تمایز میان لباس مربوط به جنسیت افراد، ایجاد شد.
لباس های مد روز این دوران را بیشتر در قالب پوشش های مردانه، در منابع مختلف مجسمه سازی، معماری، نقاشی های پنلی، تپستری ها و نقاشی های دیواری مشاهده می کنیم. این جایگزینی لباس های مردانه به جای زنانه در آثار هنری این عصر، بازتابی از سلسله مراتب اجتماعی قرون وسطی به شمار می رود. مردان معمولا یک ژاکت دولایه پر شده از الیاف (ژیپون) دکمه دار که کمربند آن را روی باسن می افتاد را بر تن می کردند. در زیر این ژاکت، یک تونیک تنگ یقه کوتاه (کت هاردی[1]) می پوشیدند. کت هاردی، از لبه ای زیگزاگ برخوردار بود که برای ایجاد آن از روش خاصی بهره می بردند. بعدتر، یک یقه به این لباس افزوده شد. طول آن به تدریج کاهش یافت و آستین ها گشاد شدند. در این گونه لباس ها، دکمه ها اهمیت فزاینده ای داشتند و اغلب با همان موادی که ژاکت ها دوخته می شدند یا از فلزات گرانبها، ساخته می شدند. معمولا روی دکمه ها، متن، نقوش حیوانی و گیاهی نقش می بست. در اواسط قرن، مد لباس می پارتی [2]یا رنگارنگ، از دو پارچه متضاد برای مردان پدید آمد و در دربار انگلستان رایج شد. در سال 1360، مانتویی جلو باز، بلند و گشاد، معروف به هوپلوند[3] (شنل) معرفی شد. مدل جلوبسته هوپلوند در میان زنان اواخر قرن به محبوبیت رسید. مردان، هوپلوند را با پالتوک[4] می پوشیدند. پالتوک، تونیکی تا روی باسن بود، با نیم تنه ای گرد و روکش دار. بدینترتیب، شبحی شکل می گرفت که تا سال 1420 در قالب مد باقی ماند.
به منظور ایجاد شکل آرمانی اندام مردانه، لباس ها به تدریج در ناحیه شانه ها گشاد شده و پاچه های شلوارها بلند و باریک شدند. کفش ها یا چکمه های نوک تیز باریکی نیز به نام پولن[5] رواج یافتند. نیم تنه های دوبلت[6] و جوراب[7] نیز به اجزای اصلی کمد لباس های مردان تبدیل شدند و تنها در سبک و جزئیات با یکدیگر تفاوت داشتند. در سراسر یک یقه V شکل، به طور گسترده از یراق دوزی استفاده می شد. بدین ترتیب، یک پیراهن که غالبا با ابریشم تزئین می شد، فرصت خودنمایی می یافت. کوتاهی فزاینده دوبلت مستلزم آن بود جورابی که در ابتدای قرن سیزدهم به صورت مورب برش می خورد، در نقاطی خاص به لباس زیر دوبلت بسته شود. در دهه 1470، تغییر به سمت لباس های ساده تر دوران قبل، صورت گرفت. حجم به نفع نوعی مینیمالیسم ضعیف در رنگ و بافت، کنار گذاشته شد. در لباس های مردانه، اتصالات روی شانه ها یا قسمت جلوی عبا باز شده و احساسی از عدم وجود لباس را به وجود آوردند؛ تا جایی که لباس کتانی زیرین، از میان اتصالات لباس رویی به نمایش درآمد.
– یک لباس پاریسی، اچ. گوردون دوژونویاک[8]، این تصویر، مرد جوان شیک پوشی را در سال 1480 به تصویر می کشد. او کفش های نوک تیز و بیش از حد بلند معروف به پولن را پوشیده است.
– کلاه لبه دار به یک کلاه عمامه وار تبدیل شد. در این تصویر، فیلیپ اول[9]، شاه کاستیل[10] و دوک بورگاندی[11] دیده می شود. تصویر متعلق به یک نسخه خطی مصور قرن هفدهم است.
در سده های میانه، کلاه و سرپوش از اهمیت بسیاری برخوردار شد. مردم تا سال 1380، مقنعه ای با لبه بلند بر سر می کردند که بعدتر به دور سر پیچیده شد تا عمامه ای را به وجود آورد. پس از آن، شاپرون[12] که یک رول دایره ای شکل که به آن یک گلوگاه وصل می شد و متشکل از چین های متعدد بود شکل گرفت. گاه لایه های برش خورده شاپرون به شکل تزئینی، بر شانه ها می افتاد. با گذشت زمان، شاپرون کوچک تر شد و منگوله و الحاقات رنگی به آن اضافه شد. در ادامه، از خز به منظور زیباتر کردن – و نه گرمای – این سرپوش استفاده کردند. همچنین، از خز برای تزئین لبه های لباس ها بهره می بردند. خز، نماد ثروت و قدرت بود: خز سفید با خال های سیاه تنها توسط خانواده سلطنتی مورد استفاده قرار می گرفت.
– فلسفه ارائه هنرهای هفت گانه آزاد به بوتیوس[13] (حدود 70-1460)، منسوب به کوتیوی. فیگورها از دامن های حجیم و دنباله دار به سبک های مختلف از جمله هوپلوند و سورکت[14] برخوردارند.
در سال 1485، قد دوبلت های بلند یقه دار، بهقدری کوتاه شد که برای پوشیدن آن ها به یک کدپیس[15] نیاز بود. کدپیس ها، ابتدا بهمنظور پوشاندن ناحیه اندام تناسلی به وجود آمدند؛ اما در نهایت به یک فرم تزئینی اغراق آمیز تبدیل شدند. این بخش از شلوار، یک دریچه مثلثی شکل بود که به مقابل شلوار وصل می شد. گوشه پایین مثلث، به درز لباس و دو گوشه بالایی، به وسیله دکمه ها یا تورهایی که نقاط کدپیس نامیده می شدند، به نزدیک باسن متصل می شدند. کت هاردی نیز با یک ژاکت که به طور فزاینده ای تنگ بود و در قسمت شانه ها روکش داشت و از آستین های جدانشدنی برخوردار بود، جایگزین شد. در این دوران، رنگ های پر جنب و جوش، به محبوبیت بسیاری دست یافتند. این رنگ ها معمولا گیاهی بودند. پارچه های مخمل قرمز با بافت های نرم و نمدی از رنگ قرمز استخراج شده از یک حشره مدیترانه ای به نام کرمس[16] تولید می شدند. سرخ یاد شده، گران ترین رنگ موجود به شمار می رفت و جایگزین ارغوانی بهدست آمده از صدف باستانی مورکس[17] جنوب اروپا شد. رنگ پرس[18] نوعی رنگ سبز آبی بود که از گیاه بومی و در دسترس ود[19]، به دست می آمد و از رواج و محبوبیت بسیاری برخوردار بود. سایر پارچه ها به رنگ قهوه ای و مشکی، رنگ می شدند؛ این در حالی بود که برای سفید کردن پارچه ها، آن ها را در محلول شیر و کره غوطه ور ساخته و در نور آفتاب خشک می کردند. کتان، پارچه بنیادین مورد نیاز ثروتمندان بود و ابریشم، به قدری کمیاب و گران بها بود که در ابتدا تنها برای مراسم مذهبی نگهداری می شد. تجارت ایتالیایی ابریشم در فلورانس، ونیز و جنوا، منجر به توسعه صادرات مخمل و ساتن قهوه ای شد. از این پارچه ها تنها اشراف و درباریان استفاده می کردند.
در طول قرن چهاردهم، تمایز میان لباس های مردانه و زنانه آشکارتر شد. مدهای مردانه بر پهنای شانه ها تاکید می کردند، در حالی که لباس های مجلسی زنانه از شانههای باریک و دامن های گشاد برخوردار بودند. زنان، ژاکت یا بالاپوشی بر تن می کردند که در قسمت کمر، تنگ و بسته شده و دارای سجافی تزئینی بود. قسمت مچ یا آرنج این گونه لباس ها گشاد می شدند تا آویزهای دنبالهداری را به وجود آورند. برای تسهیل در حرکت، پارچه باقی مانده از شکل گیری این آستین ها به عرض سجاف اضافه می شدند. از سال 1380 به بعد، برش لباس های زنانه، بیشتر به سمت فرم هر اندام گرایش یافت و بست های بنددار مقابل لباس، نوع اولیه کرست را به وجود آوردند. آستین های تنگی که روی دست ها کشیده می شدند، لایه بعدی کت هاردی را ایجاد می کردند. این آستین ها دارای نوارهای بلندی بودند که تا روی زمین امتداد می یافتند. روی کت هاردی، یک کت سرمه ای که در دو طرف باز بود، پوشیده می شد. قسمت جلویی آن را یک سینه بند محکم تشکیل می داد که به نوعی نشان لباس یاد شده محسوب شده و باعث ایجاد جلوه ای از بندکشی می شد. این مد، با اشتیاق در ایتالیا پذیرفته شد؛ اما در شمال اروپا از اقبال چندانی برخوردار نشد. لباس ها تا میانه قرن پانزدهم، به تدریج بلند و گشاد شدند. این روند تا جایی ادامه یافت که پارچه اضافی در زیر سینه ها گیر می کرد. در ادامه، سرپوش ساده، جایگزین تاج های پیچیده، شاخدار، جعبه ای و پوشیده ای شد که از فلزکاری های ظریف ساخته شده و توسط زنان نجیب زاده انگلیسی استفاده می شدند. همین تاج ها در فلاندر و فرانسه از شکل قلب برخوردار بودند. در همین راستا، زنان متاهل از پارچه کتان محکم استفاده کردند: یک دایره سفت از کتان سفید با نوار پهنی که از زیر چانه عبور می کرد.
– بخشی از سه گانه پورتیناری[20] (1483-1480)، هوگو ون درگوس[21]؛ این تصویر، ماریا پورتیناری[22] را در حالی نشان می دهد که از یک هنین[23] یا روسری مجلسی استفاده کرده است.
در قرن چهاردهم، مجموعه ای از سرپوش های استادانه، جایگزین کرسپن[24]های سده پیشین شد. کرسپن، نوعی تور بود که به تنهایی یا همراه با صفحاتی عمودی، دو طرف صورت را می پوشاند. در اواخر قرن نوزدهم، سرپوش مجددا با سرپوش های نبولا[25] که از نیم دایره های کتانی که صورت را قاب می کردند پدیدار شد. قیطان نیز تغییر شکل داد و به دو ستون تزئینی توخالی بدل شد که به واسطه آن ها، موها در هر سمت کشیده می شدند. سرپوش بالشتکی نیز یک رول بالشتکی بود که روی توری قرار گرفته بر موها قرار می گرفت. بدین ترتیب، موها به وسیله دستگیره های کوچک معروف به تمپلار[26]، در بالای گوش ها پیچیده می شدند. در سال 1450، شکل سرپوش ها به جای آن که به طرفین سر گرایش داشته باشد، بهسمت بالا رفت، از طول بلندتری برخوردار شد و به صورت مایل به عقب گرایش یافت. هنین[27] یا سرپوش استیپل[28] – بهویژه در فرانسه – به محبوبیت رسید و خود را بهشکل یک مخروط نوک تیز یا کوتاه به نمایش گذاشت.
در طول دوره قرون وسطی، لباس های مد روز به طور فزاینده ای به منظور ایجاد تمایز میان نخبگان، طبقه بازرگان، صنعتگران و دهقانان مورد استفاده قرار می گرفتند. این رویکرد با وضع قوانین اجباری مختلف توسط دولت ها، در سراسر اروپا – به ویژه ایتالیا – کنترل می شد تا استفاده از برخی لباس ها را محدود کرده یا از افراط در آن ها جلوگیری کند.
– کریستین دو پیزان[29]، کتاب شعر خود را به لابل باواریایی[30]، ملکه فرانسه، تقدیم کرد. این تصویر دو نوع سرپوش را نشان می دهد: سرپوشی که با استفاده از گیره هایی به موها وصل شده و از صورت بیرون می زنند و سرپوش های شاخدار.
از تور خواندنی تاریخ جامع مد و فشن. برای تهیه تمام مقالات این دوره به لینک زیر مراجعه کنید:
[1] Cote-Hardie
[2] Mi-Parti
[3] Houppelande
[4] Paltok
[5] Poulaines
[6] Doublet
[7] Hose
[8] H. Gourdon de Genouillac
[9] Philip I
[10] Castile
[11] Burgundy
[12] chaperon
[13] Philosophy Presenting the Seven Liberal Arts to Boethius
[14] Surcoat
[15] Codpiece
[16] Kermes
[17] Murex
[18] Perse
[19] Woad
[20] Portinari Triptych
[21] Hugo van der Goes
[22] Maria Portinari
[23] Hennin
[24] Crespine
[25] Nebula
[26] Templar
[27] Hennin
[28] Steeple
[29] Christine de Pisan
[30] label of Bavaria