شکوه لباس در عصر روکوکو

– این پرتره مادام پومپادور[1]، اثر فرانسوا بوچر[2] (حدود 1756) ذائقه روکوکو در پیرایش و تزئینات را به نمایش می­ گذارد.

 

سبک‌ ها و شیوه­ های بنیادین لباس‌ های ظریف در سراسر دوران روکوکو امتداد یافت. تصور می­ شود نام روکوکو از واژه ‌های فرانسوی سنگ‌ های کوچک[3] و صدف ‌ها[4] گرفته شده است. در میانه قرن 18، «عادت بزرگ» و «جامه فرانسوی» همچنان به ­عنوان الگویی برای لباس ­های رسمی و درباری باقی ماندند. این ­گونه لباس ­ها، پشت کیسه­ ای شکل و مانتوی لباس روزمره را فراهم می­ کردند.

در حوزه لباس­ های مردانه نیز کت و شلوار سه تکه به ­سختی از بطن جلیقه تنگ و کت و شلواری که در پایان سلطنت لویی چهاردهم پوشیده می ­شد، شکل گرفت. مولفه مهمی که در این دوره تغییر کرد، ماهیت این دست از لباس ‌ها بود. بدین ­ترتیب، طرح و رنگ پارچه‌ ها، تزئینات و شیوه ‌ای که به آن ‌ها اضافه می ‌شدند، از جمله مهمترین عناصری بودند که منجر به تغییر شکل لباس­ ها شدند. اگرچه سبک روکوکو عمدتا با تمامیت قاره اروپا مرتبط بود؛ اما بر مد موجود در سراسر کانال انگلستان و اقیانوس اطلس نیز تاثیر گذاشت.

در این میان، فرانسه همچنان در تجارت اقلام تجملاتی پیشتاز بود: لیون، قطب بافت ابریشم و گلدوزی به­ شمار می ­رفت و پاریس، از فروشگاه ‌ها، بوتیک­ ها، مغازه­ های فروش لوازم جانبی و پارچه‌ های نوآورانه برخوردار بود. فصول مد منظم، اولویت­ ها برای رنگ­ ها یا چاپ ­های خاص را تعیین می ­کردند و کاتالوگ ­های جدیدترین مدهای پایتخت، برای مصرف­کنندگان استانی ارسال می ­شدند.

اگرچه در میان بافندگان، فرانسه جایگاه برجسته ­ای داشت؛ اما اسپیتال فیلدز[5] لندن نیز به خانه چندین نسل از بافندگان هوگونو و بریتانیایی ماهر تبدیل شده بود. بریتانیا و فرانسه نه ­تنها رقبای تجاری یکدیگر محسوب می­ شدند، بلکه در بخش بزرگی از قرن هجدهم در حال جنگ با هم بودند. جنگ 7 ساله، کنترل بریتانیا بر تجارت در هند را تضمین کرد و تا دهه 1770،  بخش اعظمی از آمریکای شمالی، ابریشم بریتانیایی را به نوع فرانسوی آن ترجیح می ­داد. همچنین، بریتانیا در ریسندگی و بافندگی صنعتی به مقام نخست در جهان دست یافت و البسه را با بهایی ارزان ­تر روانه بازار رو به توسعه می­ کرد.

در مد کلاس بالا، دربار بوربون فرانسه همچنان به تاثیرگذاری خود ادامه داد. در حالی ­که پالت رنگی جسورانه و مدون بر دربار لویی چهاردهم تسلط داشت، دوران سلطنت نوه او لویی پانزدهم ( از 1715 تا 1774)، با رنگ ‌های ملایمتر و پاستلی و سلیقه نوظهور عدم تقارن همراه شد. این مدها، نه توسط ملکه، ماری لچینسکا[6]، بلکه توسط معشوقه ­های پر زرق­ و برق شاه، نظیر مادام پومپادور فرهیخته و همتای کمتر ظریف او، مادام دوباری[7]، ترسیم می­شدند. پرتره مادام پومپادور، تزئیناتی را به نمایش می­ گذارد که روی هر سطح از لباس او اجرا شده ­اند. لباس ابریشمی مادام، با رزهای صورتی دو سر تزیین شده و در قسمت شکم می­ توان شاهد پاپیون ‌های نواری گره‌ داری بود که در این بخش تنگ لباس متمرکز شده ­اند. آستین ‌ها از چند طبقه بند توری موجود در سرآستین برخوردارند و کفش ­های پشت ­باز پاشنه لویی با مهره ‌های مروارید تزئین شده ‌اند.

عصر روکوکو به‌ ویژه به ‌واسطه ابریشم‌ های چاپی و گلدوزی‌ شده و چین‌ های فراوان آن شناخته می ­شود. طراحان فرانسوی و بریتانیایی، الگوها و برش­ های نامنظم را به جهان طراحی لباس معرفی کردند. این شیوه، نوعی فضای نامتقارن یا صدفی ­شکل بود که می ­توانست طرح دیگری – طبیعی یا معمارانه – را در خود جای دهد. فرم ­های پشت به پشت در قالب حرف «C» تزئین می ‌شدند؛ در حالی­ که مدهای مبتنی بر حلقه ‌های مارپیچ یا روبان ‌هایی که در میان دسته ‌های گل پیچ می ‌خوردند، تا حدود سال 1740 رواج داشتند.

برخلاف طرح‌ های فرانسوی، پارچه‌ های بافته و چاپ شده انگلیسی که بیشتر از زیورآلات تزئینی استفاده می ‌کردند، بر طرح ‌های طبیعت ‌گرایانه تاکید داشتند. این رویکرد، بیانگر علاقه عمومی به گیاه ‌شناسی و در نتیجه ورود گیاهان جدید از سراسر جهان به بریتانیا بود. در همین دوران، یک نشریه سطح بالای انگلیسی از زرق­ و برق طرح­ های فرانسوی انتقاد کرد و اظهار داشت: «هنوز بر خلاف تمام کمک­ های آکادمی طراحی خود نتوانسته ­اند نسبت ­های واقعی را به نمایش بگذارند». آنا ماریا گارتویت[8] از سال 1740 تا 1760، یکی از برجسته ­ترین طراحان برای بهترین بافندگان اسپیتال فیلدز به ­شمار می ­آمد. او با تولید حدود 80 طرح در سال، تخصص منحصر به فردی در «خطوط زیبایی» داشت. یکی از طومارهای مارپیچ او را که با گل ­های به­ شدت دقیق ترسیم شده است را می ­توانید در تصویر مشاهده کنید.

– یک طرح گل نامتقارن طبیعی، 1744، طراح ابریشم برجسته انگلیسی آنا ماریا گارتویت.

 

در این دوره، شور و اشتیاق مجددی نسبت به تزئینات چینی به­ وجود آمد. این میل و علاقمندی به ­واسطه فعالیت شرکت ­های تجاری اروپایی مستقر در خاور دور و هند تحریک می ­شد. در حالی­ که ابریشم­ های فرانسوی، از رویکردی فانتزی نسبت به شرق برخوردار بودند؛ بافندگان انگلیسی، عناصر طرح ­های خود را به سمت «طبیعی» بودن سوق دادند. بدین­ ترتیب، بلوط­ های انگلیسی در کنار اژدها، معابد و گل ­های سرشار از احساسات قرار گرفتند.

کتاب ­های الگوی پرندگان و جانوران عجیب و غریب در دسترس طراحانی قرار داشتند که از صحت و واقعیت آن­ ها اطمینان نداشتند. این دیدگاه، لاجرم منجر به پدید آمدن ظاهری شیک و یکنواخت شد. به­ عنوان مثال، می ­توان به طاووس­ ها اشاره کرد که معمولا با دم ­های آویخته نشان داده می ­شدند. اگرچه دربار جرج سوم[9] بسیار محافظه­ کار بود؛ اما پسر او، جرج، شاهزاده نایب­ السلطنه آینده، برده مد بود و پاویون برایتون[10] او همچون یک کمد لباس که از شیدایی شاهزاده نسبت به لباس ­های چینی خبر می ­داد به ­نظر می­ رسید.

در این دوران، از الگوهایی نظیر «پیکره ­های چینی»، «تفریحات زنانه» و «معابد» در تزئین لباس ­ها و مغازه ‌­ها استفاده می ‌شد. در فرانسه، لویی ژاک بالزاک[11]، با استفاده از نخ  های طلا و نقره، گلدوزی سلطنتی، پرهای طاووس، سگ­ های شکاری و طرح ­های خورشیدی را به لباس­ های سلطنتی اضافه کرد.

طرح پارچه­ ها غالبا تغییر می ­کردند. در میان طبقات بالای اجتماعی از یک طرح تنها در یک فصل استفاده می ­شد. سپس همین لباس­ ها به طبقات پائین­ تر منتقل و بازسازی یا فروخته می­ شدند. در میان مصرف­ کنندگانی که ممکن بود کمتر طرفدار تجملات باشند، پارچه ­ها می ­توانستند برای چندین دهه پیش از تبدیل شدن به لباس، نگهداری شوند. تزئینات روی لباس‌ ها، مجلل و شامل گل‌ های مصنوعی بود (اغلب طرح روی پارچه را تکرار می ‌کردند) که غالبا به­ صورت نیم­ تنه مورد استفاده قرار می ­گرفتند. این نیم­ تنه­ ها، به ­خوبی با خطوط لبه ‌دار، گل­ های رز و کلاه ‌های بزرگ نقاشی‌ شده، تکمیل می ­شدند.

در این دوره، برای تزئین مو و کلاه معمولا از پرهای شترمرغ بهره می­ بردند. مروارید – که برای بیش از یک قرن تولید می ­شد – به­ عنوان گردنبند، دستبند و پیرایش لباس ­های رسمی مورد استفاده قرار می ­گرفت. حاشیه‌ ­دوزی نیز تحرک خاصی به لباس ‌ها می ­بخشید.

پیرایش مسطح[12] به چین‌ های مارپیچ یا زیگزاگ روی پیرایش جامه اصلی که لبه ‌های جلوی دامن را تزئین می ‌کنند، گفته می ‌شود. پیرایش پف ­دار[13]، باعث می ­شود تا یک ردیف اضافی از زواید پارچه ­ای در اطراف باسن اضافه شود. این شیوه باعث شد تا حجم بیشتری به دامن ­ها افزوده شود. این ­گونه از زوائد، اغلب مانند گلدسته­ هایی با گل رز اضافی از پارچه ­های متضاد، به ­سمت بالا نگه داشته می ­شدند.

رنگ صورتی سجاف همچنان محبوب بود. تاثیرات شرقی در بست ‌های قورباغه ‌ای و تکه ‌های گلدوزی شده – به‌ سبک کاربردی[14] دوخته ‌شده به ابریشم و چیت گلدار – دیده می ‌شدند. پیرایش در کفش‌ سازی نیز مورد استفاده قرار می ‌گرفت. پیرایش کفش، هنری است که تاکنون نیز مورد استفاده قرار گرفته و همچنان توسعه یافته است.

– بادبزن عاج و طلا متعلق به سال 1730، تزئین شده با یکی از مناظر نقاشی ­شده شبانی که در دوره روکوکو از محبوبیت خاصی برخوردار بود.

 

کفاش­ ها در قرن 18، دمپایی ‌های بدون پشت ظریف و رنگارنگی از ابریشم را برای زنان تولید می ‌کردند. رویه این پاپوش ­ها، با کتان سفت شده و به وسیله نرم ­ترین چرم گوساله پوشش داده می شدند. پاشنه مدل لویی، منحنی بود و از چوب روکش­ شده با پارچه، تولید می­ شد. سگک­ ها غالبا نقره­ ای بودند و با جواهرات واقعی و بدل تزئین می­ شدند. کفش‌ های مردانه متعلق به طبقات ممتاز نیز پاشنه‌ دار بودند و به ­طرز عجیبی مورد تزئین قرار می ­گرفتند.

ویژگی عصر روکوکوی متاخر، استفاده از تزئینات پرده­ ای[15] است. جامه سبک لهستانی[16] (تصویر)، یک لباس مانتو مانند جلوباز بود که بدون جامه­ های بزرگ فرانسوی، روی یک دامن کامل پوشیده می ‌شد. قسمت کمر این لباس، به ­شکل چین‌ های ریز، جمع می ­شد و بالای دامن آن – مانند جامه ­های انگلیسی – در 3 قسمت روی باسن حلقه زده و جلوه ­ای شلوغ را به ­وجود می ­آورد.

– در این لباس لهستانی متعلق به سال 1786، مواد گلدوزی ­شده به شکل عجیب و غریبی گرد هم آمده­ اند.

در عصر روکوکو، لوازم جانبی لباس، امری ضروری محسوب می ­شدند. بسیاری از این اقلام را در جیب‌ حمل می‌ کردند. برخی دیگر از کمربند زیر دامن اصلی آویخته می‌ شدند یا از طریق حلقه‌ های پارچه‌ ای در دسترس قرار می­ گرفتند. وسایل جانبی، مولفه مهمی برای نمایش ابریشم­ های نفیس و کمک به عشق­ ورزی بودند. گران ‌ترین آن ­ها از عاج حکاکی­ شده و سوراخ ‌شده ساخته می ‌شدند و گل ­میخ ‌های مروارید به تزئین آن ­ها می ­پرداختند. لوازم جانبی مردانه، نظیر عصا، عینک، انفیه­ دان و شمشیرهای تزئینی نیز بیانگر علایق فرهنگی، در دسترس بودن امور جنسی و انتخاب ­های شخصی بودند.

در تمام این دوران، فانتزی شبانی که در نقاشی ‌های فرانسوا بوشه و ژان باپتیست گروز به نمایش گذاشته می ‌شدند، از محبوبیت خاصی برخوردار بودند. در این آثار، زنانی که کلاه ­های حصیری صاف و روبان ­دار بر سر داشتند، در قالب چوپان‌ هایی محجوب نقاشی می ­شدند. در سال 1780، زنان چنین تابلوهایی نوعی کلاه چوپانی با سبک بصری گسترده ‌تری را انتخاب کردند. این کلاه ­ها معمولا از نی یا باریکه ­های چوب بافته ­شده ساخته می ‌شدند. چنین کلاه­ هایی با روبان ­های بلند یا با گل و پر تزئین می ­شدند (تصویر).

– دوشس پولیناک[17]، که در این­ جا به صورت یک چوپان با لباسی مناسب به­تصویر کشیده شده است، محبوب ماری آنتوانت بود.

دربار فرانسه در طول دهه 1770، مد جدیدی برای مدل‌ های بزرگ مو به ­وجود آورد. اگرچه این مد باعث خشم کلاه ­گیس‌ سازان شهر شد؛ اما آرایشگران، جواهرفروشان و کلاه ­سازان را بسیار خوشحال کرد. به ­واسطه این مد، زنان شروع به صرف هزینه­ های بیشتر برای موها و پوشش سرهای خود کردند. این مد، به­ ویژه با ماری آنتوانت جوان در ارتباط بود. او به­عنوان یک دوفین فرانسوی، مدل موی پرپشت با توده­ های بزرگ پشت گردن را رایج کرد.

آرایشگر ماری، لئونارد هوتیه[18] که با تا کردن گازهای سبک وزن، موی اسب یا پدهای پشمی در موهای زنان، شهرت بسیاری در پاریس به ­دست آورده بود، این مدل مو را برای او خلق کرد. بدین ­ترتیب، موها به حجم فوق ­العاده ­ای دست می­ یافتند. ماری آنتوانت ترجیح می­ داد موهای خود را با روبان و پرهای شترمرغ بپوشاند. این رویکرد در حالی به سبک “ملکه” معروف شد، که عمه ­های همسرش از آن تحت­ عنوان «تله اسب» یاد می­ کردند.

منبع: تور خواندنی تاریخ جامع مد و فشن

تاریخ جامع مد و فشن

[1] Madame de Pompadour

[2] François Boucher

[3] Rocaille

[4] Coquilles

[5] Spitalfields

[6] Marie Leczinska

[7] Madame du Barry

[8] Anna Maria Garthwaite

[9] George III

[10] Brighton Pavilion

[11] Louis- Jacques Balzac

[12] Trimming à la platitude

[13] Trimming en pouf

[14] Appliqué

[15] Drapery

[16] à la polonaise

[17] Duchess of Polignac

[18] Léonard Hautier

Loading

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *