مارتینی فیشر[1]
اپیفوس[2]، در قطعه ای از جزوه گمشده اش که دربار اسکندر مقدونی را در فاصله میان سال های 324 تا 323 پیش از میلاد به تصویر میکشد، ادعا می کند که اسکندر دوست داشت در قالب الهه کمان دار یونانی آرتمیس[3] لباس بپوشد. در همین راستا ظاهرا اسکندر اغلب با لباس آرتمیس ایرانی و کمان و نیزه شکار در انظار عمومی ظاهر می شد. این روایت میتواند افترایی برای لکه دار کردن اسکندر باشد؛ زیرا پدرش فیلیپ، شهر اولینتوس[4] اپیفوس را در سال 348 پیش از میلاد ویران کرده بود و اپیفوس ممکن است چندان به پادشاه جوان علاقمند نبوده باشد.
انتخاب اپیفوس در تهمت زدن به اسکندر، جای بسیاری برای طیف وسیعی از تفسیرها باقی گذاشته است. با نگاهی به این موضوع از منظر مدرن، روش اپیفوس برای تحقیر اسکندر می تواند موید این ادعا باشد که پادشاه قدرتمند اسکندر یک همجنسگرا بوده است. اما اگر اپیفوس قصد داشت اسکندر را به دلیل تجسم خودپسندانه یک ایزد – فعالیتی که مختص کشیش ها است – مورد تمسخر قرار دهد چه؟ این موضوع بیانگر نگرش جامعه باستانی نسبت به پوشیدن لباس های جنس مخالف محسوب می شود.
تقلید، دگرگونی و تجاوز: پوشش جنس مخالف در اساطیر و ادیان باستانی
پوشیدن لباس های جنس مخالف در سراسر جهان از گذشته باستان تا امروز به ثبت رسیده است. در جهان باستان، پوشیدن لباس جنس مخالف غالبا بازتابی از اعمال همجنسگرایانه ایزدان محسوب می شد. در چنین بستری، پوشیدن لباس جنس مخالف، به عنوان جنبه ای از مناسک آئینی نه تنها تحمل می شد؛ بلکه مورد حمایت نیز قرار می گرفت. همچنین دگرگونی جنسیتی اغلب با فرایند نزدیکی به جنبه های الهی و درهم شکستن مقوله تجارب رایج انسانی همراه بوده است. بدین ترتیب، دستکاری در لباس، آشکارترین و راحتترین راه برای انسان بوده است تا آنچه موجودات الهی با ابزارهای دیگری از جمله همجنسگرایی انجام میدادند، به فعلیت برساند.
پیکره آرتمیس که از آن بیشتر به عنوان «دایانای ورسای[5]» یاد می شود. سنگ مرمر، آثار هنری رومی، دوران امپراتوری (قرن 1-2 پس از میلاد).
اعتقاد بر این است که اینانا[6] الهه سومری، که با نام ایشتار[7] اکدی نیز شناخته می شود، قادر بود برای ارتباط میان آسمان و زمین و همچنین قدرت تغییر جنسیت، از هر دو جنس زن و مرد برخوردار بوده است. یکی از فرقههای وابسته به او کورگارا[8] بود که اعضای آن با لباسهایی ترکیبی و متفاوت از جنسیت خود در راهپیماییهای عمومی خود ظاهر می شدند. آتوم[9] مصری نیز می توانست در شکل وشمایلی دوجنسی به تصویر کشیده شود؛ همانطور که در یک متن مربوط به یک تابوت باستانی آمده است که می گوید: “من همان او (مرد)-او (زن) بزرگ هستم”. اما شاید شناختهشدهترین نمونه از شخصیت دو جنس گرای الهی، دیونیزوس[10] باشد. آلبرت هاینریش[11]، محقق ادبیات یونانی، دیونیزوس را «همه کاره ترین و گریزان ترین خدایان یونانی» نامیده است؛ زیرا او هم بهعنوان انسان و هم حیوان، هم مرد و هم زن و هم جوان و هم پیر شناخته می شد.
– دیونیزوس در باکوس[12] اثر کاراواجو[13].
از آن جا که افسانه های بسیاری درباره دیونیزوس وجود دارد، تصاویر مختلفی از او نقش بسته است. از دیونیزوس ریش دار گرفته تا نسخه های زنانه تر این ایزد یونانی. گلدانهای سرامیک باستانی او را در پوشش تونیک زنانه، سرپوش زعفرانی و کلاهخود نشان داده اند. جشنواره های دیونیزوسی اغلب از نقش های معکوسی نظیر پوشیدن لباس های جنس مخالف برخوردار بودند. به عنوان مثال، در جشنواره اوسکوفوریا[14]، نجیب زادگان جوان و ثروتمند، لباس های زنانه بر تن می کردند و یک راهپیمایی مقدس از معبد دیونیزوس تا معبد آتنا را انجام می دادند.
دیونیزوس، سیلنوس[15] (و مائناد[16]؟). سرامیک دهانه قرمز.
خدایان اغلب از لباس های مبدل استفاده می کردند. این شکل از استتار غالبا شامل ظاهر شدن در شکل و شمایلی با جنسیت مخالف بود که البته از ویژگی های همان ایزد محسوب می شد. به عنوان مثال، آتنا در ادیسه[17] هومر[18] خود را به عنوان مربی، دوست مرد اودیسه در می آورد یا زئوس که در قالب آرتمیس ظاهر شد. هدف او یکی از مواردی بود که برای هزاران سال آینده با تلاقی جنسیتی آشنا بود: دستیابی به دسترسی که در غیر این صورت فاقد آن بود. در این مورد خاص، دسترسی به نمیفی به نام کالیستو[19] بود..
منبع:
Ancient Origin
https://www.ancient-origins.net/history/ancient-history-cross-dressing-ancient-religions-theaters-006559
به روزرسانی: 31 آگوست 2016
[2] Epipphus
[3] Ar Olynthus temis
[5] Diana of Versailles
[6] Inanna
[7] Ishtar
[8] kurĝara
[9] Atum
[10] Dionysus
[11] Albert Henrichs
[12] Dionysus in Bacchus
[13] Caravaggio
[14] Oschophoria
[15] Silenus
[16] Maenad
[17] Odyssey
[18] Homer
[19] Callisto