ورسای، تئاتر و طراحی صحنه

پس از مرگ گاسپار ویگارانی در سال 1660، پسر وی کارلو موفق شد تا سال 1680 بر عرصه طراحی صحنه فرانسه حکمرانی کند.

اکثر نمایش های دهه 1660 فرانسه در غالب باله و نمایش های عظیم مصور تولید می شدند.

مولیر (Moliere) (1673 – 1622) همراه با لولی ترکیبی از باله، درام، کمدی، موسیقی و تصاویر عظیم را در پاریس و ورسای – جایی که شاه قصری بی نظیر و باشکوه را بنا کرده بود – به روی صحنه می بردند.

شاید مهمترین نمایش سرگرم کننده آنها اثری تحت عنوان لذت های جزیره افسون شده (Les Plaisirs de I’lle Enchantee/ The Pleasures of the Enchanted Island) باشد که در سال 1664، در یک جشنواره سه روزه که در ورسای برگزار شد به روی صحنه رفت.

از آنجا که این نمایش در فضای باز اجرا شد، برای طراحان صحنه آن چالشی بزرگ به شمار می آمد.

مولیر نمایشنامه شاهزاده الیس (La Princesse d’Elide/ The Princess of Elis) را به منظور اجرا در یک رخداد نوشت؛ در حالی که لولی موسیقی آن را ساخت و ویگارانی احداث مکان اجرا، طراحی صحنه و طراحی آتش بازی آن را بر عهده گرفت.

مدخل باله بر اساس حماسه اورلاندو خشمگین (Orlando Furioso) اثر لودویکو آریوستو (Ludovico Ariosto) (1533 – 1474) تنظیم شده بود.

در این صحنه اورلاندو و همراهان وی در جزیره افسون شده ای که عفریته ای به نام آلسین (Alcine) بر آن حکمراوایی می کرد به دام افتاده بودند.

تا این که تمام آن ها به واسطه یک جادو از بند رها شدند. شاه در این نمایش نقش اورلاندو – نقش اصلی – را بازی کرد و رویدادهای هر روز باله شاهزاده الیس، در نقاط مختلف باغ ورسای اجرا شد.

ویژگی های اصلی این نمایش های سرگرم کننده توسط اسرائیل سیلوستر (Israel Silvestre) کهتر (1691 – 1621) به وسیله 9 گراور به تصویر کشیده شده است.

در یکی از این گراورها که روز پایانی جشنواره را به نمایش گذاشته است، قصر آلسین که ویگارانی آن را در میان دریاچه احداث کرده بود منفجر شده و ویرانه های آن بر روی آب شناور می شد.

در دهه 1670 سایر نمایش های سرگرم کننده حرفه ای معمولا در فاصله جنگ هایی که لویی به راه می انداخت اجرا می شدند.

در سال 1674، در پی فتوحاتی که منجر به الحاق بخش هایی به فرانسه شرقی شد، جشنواره دیگری –  که بیش از دو ماه به طول انجامید – در ورسای برگزار شد.

همگام با محبوبیت این جشنواره و رویدادهایی از این دست، اپرای فرانسوی به عنوان مهمترین تحول نمایشی این عصر پای به عرصه وجود گذاشت.

پس از اجرای اپرای هرکول عاشق در سال 1662، توسعه اپرایی که عملا به وسیله ایتالیایی ها در فرانسه شکل گرفته بود متوقف شد.

تعداد نمایش های سرگرم کننده و ملغمه باله، موسیقی و فریبندگی تمثیلی شاه روز به روی افزایش یافت.

در سال 1669، شاعری به نام پیر پرین (Pierre Perrin) (1675 – 1620) از سوی لویی چهاردهم اجازه پیدا کرد تا یک آکادمی اپرا تحت عنوان آکادمی سلطنتی موسیقی (Academie Royale de Musique) تاسیس کند.

پرین عمیقا دچار تردید بود و در نهایت خیلی زود گرفتار زندان بدهکاری شد.

شاه در سال 1672، حق تاسیس اپرا را که پیش از آن به پرین بخشیده بود، به لولی واگذار کرد.

آکادمی سلطنتی موسیقی و رقص به سرعت بنیان نهاده شد و تا امروز به نام اپرا (Opera) شناخته می شود.

گراور اسرائیل سیلوستر از طراحی صحنه کارلو ویگارانی برای نمایش لذت های جزیره افسون شده، سومین روز از جشنواره ورسای.

آندره فلیبین (Andre Felibien) و ژان لوپوتر (Jean Le Pautre)، از مجموعه موزه هنر مک نی، هدیه ای ال بی تابین، عکس از مایکل اسمیت.

طراحی صحنه ویگارانی برای آخرین روز جشنواره ورسای، انفجار صحنه پردازی.

آندره فلیبین (Andre Felibien) و ژان لوپوتر (Jean Le Pautre)، از مجموعه موزه هنر مک نی، هدیه ای ال بی تابین، عکس از مایکل اسمیت.

طراحی صحنه ویگارانی برای نمایش آلسست یا جشن پیروزی هرکول (َAlceste, ou le Triomphe d’Alcide/ Alceste or the Triumph of Hercules)، 1674، این نمایش شبانه در فضای باز و در محوطه حیاط مرمر ورسای به عنوان بخشی از جشن های سرگرم کننده اجرا شد.

آندره فلیبین (Andre Felibien) و ژان لوپوتر (Jean Le Pautre)، از مجموعه موزه هنر مک نی، هدیه ای ال بی تابین، عکس از مایکل اسمیت.

 

با مرگ مولیر در سال 1673، حکمرانی لولی بر هنر گسترش یافت. از آنجا که پایه های نظام کمپانی مولیر بدون حضور رهبر این تشکیلات نمی توانست استوار بماند، لولی موفق شد شاه را متقاعد سازد تا زمام امور پالاس رویال را به وی بسپارد.

تماشاخانه ای که توسط ریشیلیو بنیان گذاشته شد و کمپانی مولیر آن را به خانه اپرا تبدیل کرد.

بدین ترتیب به این کمپانی دستور داده شد تا با کمپانی تئاتر ماره ادغام شود.

با بالا گرفتن مشکلات، لویی فرمان داد تا کمپانی های ادغام شده به تئاتر هتل بورگونی – تنها کمپانی تئاتر فرانسوی زبان دیگر پاریس – پیوسته و کمدی فرانسز (Comedie-Francaise) را به وجود آورند.

بدین ترتیب نخستین کمپانی تئاتر ملی جهان در حالی شکل گرفت که از کمک های مالی برخوردار بود و تمام آثار خود را به صورت انحصاری به زبان فرانسوی تولید می کرد.

کمدی فرانسز به وسیله شاه و کمیته هایی که از سوی وی تشکیل می شدند نظارت می شد.

در سال 1680، تمام نهادهای هنری پاریس اعم از اپرا، رقص و کمدی فرانسز، تحت لوای تاج و تخت قرار گرفته بودند. در همین راستا شاه تصمیم گرفت تا از این مولفه های هنری به منظور زعامت فرهنگی فرانسه بر اروپا بهره برداری کند. چندی نگذشت که غالب ممالک اروپایی به چنین دیدگاهی تن دادند و تا فرا رسیدن قرن بیستم با آن همراه شدند.

لولی در تولید 11 اثر نمایشی که برای دربار تولید شده بود با مولیر مشارکت کرده بود.

این تجربه ها باعث شده بود تا لولی در فهم چگونگی ازدواج یک طرح نظام مند با موسیقی به منظور خلق شکلی از اپرا که رضایت شهروندان فرانسوی را به دنبال داشته باشد، دچار بحران و سردرگمی شود.

لولی شخصی به نام فیلیپ کینو (Philippe Quinault) (1688 – 1635) را جایگزین مولیر کرد. آنها الگویی را دنبال کردند که بیشتر بر اساس درام فرانسوی توسعه و گسترش یافته بود.

به همین دلیل اپرای لولی را بیشتر با عناوینی همچون تراژدی موسیقیایی یا تراژدی غنایی می شناسند.

لولی باور داشت واژه ها باید مقدم بر موسیقی و بر فراز آن قرار گیرند.

بدین ترتیب شاید بتوان اظهار داشت، اپرای فرانسوی در مسیر ارتقاء خود در پایان سده هفدهم، بیشتر به اپرای فلورانسی سال 1600 شباهت داشت تا اپرای ایتالیایی سال 1650 میلادی.

تاثیر نمایشنامه نویس فرانسوی، ژان راسین (Jean Racine) (1699 – 1639) بسیار بیشتر از آهنگسازان ایتالیایی آن روزگار بوده است.

همچون تراژدی های فرانسوی قرن بیستم، اشعار اپراهای کینو و لولی در 5 پرده نوشته می شد.

آنها مقداری رقص و عناصر سرگرم کننده (که بیشتر مناسب ذائقه مخاطبان فرانسوی بود) نیز به اپراها اضافه می کردند؛ در حالی که از نزدیک شدن به مولفه های بصری عظیم اپراهای ایتالیایی پرهیز می کردند.

آنها همچنین به منظور پیشبرد روایت، به شکلی گسترده از جلوه های ویژه و ماشین آلات گوناگون صحنه ای بهره می بردند.

لولی که چهارده اپرا نوشته بود، به بنیانگذار اپرای فرانسه تبدیل شد و تاثیرات وی بر اپرای این کشور تا سال ها پس از مرگ وی در سال 1689 برجای ماند.

لویی چهاردهم در حالی در دهه 1670 از حمایت و تولید نمایش های عظیم و سرگرم کننده دربار دست کشید که اپرا و کمدی فرانسز همچنان مشمول کمک های مالی شاه بودند.

این گونه های نمایشی از سوی مخاطبان نیز ارزش محافظت و استمرار داشتند.

 

منبع: تاریخ طراحی صحنه اسکار براکت، پیام فروتن

تاریخ طراحی صحنه

 

Loading

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *